یسری بیرون بودم
بعد یه آقایی کاغذهای تبلیغ یه رستوران رو پخش میگرد
توی تماس هم بودم اون لحظه
بعد طرف بهم گفت این کاغد رو نمیخواید اطلاعاتمون توشه و عذاهای خوب با قیمت های خوب و ...
منم گفتم نه مرسی لازم ندارم
داشتم دور میشدم گفت خانم خیلی ممنونم شما خیلی باشخصیتید
برگشتم ببینم چی میگه😂
گفت همه این کاغذها رو میگیرن ميندازن دور شما نگرفتید و وقتمو تلف نکردید و ...
دیدم داره ادامه میده آروم آروم دور شدم
الان نفهمیدم خواست به زبون خوش کاغذش رو بهم قالب کنه
یا نه واقعا حرف دلش بود😑😂