2777
2789

حالا خاطرات سیزده به در باشه،مهمونی،تدارکات،خونه تکونی یا آدمایی که اومدن خونتون و غیره بگید

فمنیست رادیکال/دموکراسی>>>

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مینشستیم حساب میکردیم هرجا بریم چقد عیدی میدن و چقد میشه پولامون

بعد بابام به همه بچه ها عیدی میداد نوبت ما که میشد بابا مامانم دست صابخونه رو میگرفتن مدیونی عیدی بدی😫🤪🤪🤪🤪

خیال بافیَت بد نیست...خیال کن که خواهی رفت،،،همین که رفتیو مُردَم ،،،تلاش کن که برگردی و در کمالِ خونسردی مرا به خاک بسپاری

۶ سالم بود 

مامانم از ابن پیراهن هایی که دامنش طبقه طبقه چین داشت برام گرفته بود 

سال تحویل شد 

دیروزش بارون امده بود و کوچه گلی بود 

همین که رفتم تو کوچه شاتالاخ با کله رفتم تو چاله گل !!!!


گل هیکل و لباس و صورتم گلی شد !

مامانم یکی زد تو سر خودش یکی هم تو سر من برد خونه و حمام و.. 

هعی چقدر دلم عیدهای بچگی رو میخواد خونه کاه گِلی مادربزرگم ذوق و شوق عیدی و جمع شدن با بچه ها خونه مادربزرگ 💔

گاه‌ باید خندید بر غم های بی پایان🖤                                              

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز