هر روز دارم بد بیاری میارم و تمومی نداره شب عید و مردم در حال خرید من بد بخت بچم ۳ هفتس مریضه خوب نمیشه خودم چشممام تار میبینه قرمز شده نمیدونم چمه موعد خونمون رسید هیچی نخریدیم یه دره دل خوشی یکم حس خوب دریغ از یه شادی کوچولو کم اوردم خسته شدم چیکار کنم نمیدونم