دوست پسرم سربازیش تموم میشه یه هفته دیگه ما باهم فامیلیم تقریبا ده روز پیش خانواده شونو با عموهاشو دعوت کردیم چند روز بعد اون کلا به یه ادم دیگه تبدیل شد اومد بهم گفت باید از این با بعد روخودم کار کنم برا خودم وقت بزارم همیشه اول تورو در نظر میگرفتم میخوام ازین به بعد خودم اولویت خودم باشم من دیگه نمیتونم وقتتو هدر بدم تا 6 سال دیگه م نمیتونم ازدواج کنم حالا همون شبم آشتی کردیم ولی الان تغییر کرده بیشتر از قبل وقت داره ولی تو خودشه از 24 ساعت نیم تا یه ساعتو واسه من میزاره البته بهم میگه کجاست داره چیکار میکنه ولی قبلا با وجود همه ی اون کارا با من بود با من خوشحال بود چیشده واقعا اینهمه تغییر کرده دیگه دوسم نداره؟؟😭😭احساس میکنم مادرش ازم خوشش نمیاد اون ازم سردش کرده شایدم دارم قضاوت میکنم نمیدونم حالم خیلی بده شب و روز گریه میکنم😭
عزیزم ما از کجا بدونیم .نه دیدیمش نه می دونیم چطور بوده و چطور شده شاید تو اینطوری فکر میکنی شایدم حق باهاته.اما رو نظر ما حساب نکن .خودت بسنج زمان بده بعد تصمیم بگیر
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.