تا حدودی با زندگیم تو تاپیکام هست اشنا هستید . حالا پسرم ١ ماه مونده به٢سالگی ازشیر گرفتمش . مادرشوهرم عصبی شده چرا گرفتیش گناه داره و تو بخاطر خودت به بچه شیر نمیدی 😔😔
چه خوب خوشبحال بچت ک مادربزرگش دوسش داره و بفکرشه
من آخرش خودمو از دسته خانواده شوهر های نی نی سایت آتیش میزنم 😐پس چرا اطراف من ازین مادرشوهر فوضولا نیست 🧑🦯
یه گوشت در باشه اون یکی دروازه . والا بخدا آدم حسابشووون نکن . تو مادر اون بچه اایی تو زاییدیش هرکاری کنی خوب کردی .
تا یچی میشه میگه تو باید از من دستور بگیری و نباید کسی تو زندگی پسرم منظورش خانوادم دخالت کنن درصورتی که کسی کارم ندارع
سعی کن بهشون اطلاعات ندی
مخفی کاری کن اینطور حداقل یه کم از دخالت هاشون کم میشه
خودشونم میدونن دارن خیلی دخالت میکنن میخام بزارم شوهرم بیاد بهشون بگه دخالت نکنن . کاش بریم از پیششون
از عمد میکنه میگه گرفتیش از شیر تا خدت چاق بشی هر چه میخای احترام نگهداری نمیزارن
عزیزم درکت میکنم. من از وقتی بچم بدنیا اومد شکنجه کردن .تا الان که ۳ سالشه.
چاره نیست. باید تحمل کنیم و پوستمونو کلفت کنیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
