سلام بچه ها دیروز تولدم بود رفتم برا خودم مژه اکستنشن گذاشتم اومدم خونه ظهر که شوهرم اومد انتظار داشتم بهم تبریک بگه با یه شاخه گلی یه کیکی ،کادویی چیزی بهم نشون بده که یادش هست ولی دریغ از یه تبریک ،از وقتی باردار شدم روحیه ام هم حساس تر شد منم اصلا به روش نیووردم ولی خیلی حالم گرفته شد ،درسته این روزا دلمشغولی ها زیاده اما تهش از نزدیکترین آدم زندگی انتظار میره که تولدتو حداقل یادش باشه😔😔😔 یچیزی بگم هیشکی تهش مامان و خواهر آدم نمیشه بخدا
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خودت کیک میخریدی اونو دعوت میکردی. غصه خوردن نداره که 😂شل کن بابا هرچی حساس باشی بیشتر بهت میگذره. بخدا اینو جدی میگم. تولد خودشم تو راهه و باز خودت برا اونم تولد بگیر. بعد یادش میفته که آره واسش نگرفتم ولی واسم گرف. اصلا یه قانون کلی هست که میگه اگه میخوان افراد قدرنشناسو بخاطر کار اشتباهی که انجام دادن عمیقا شرمنده کنین در اون لحظه بهشون محبت کنین. تاوقتی وایستادین بقیه براتون همه کارا رو انجام بدن شما زندگی سختی دارین. فرصتها خیلی کوتاهه برای لذت بردن از جوانی و زیبایی و فرصتهاتون منتظر هیچکس نباشید هیچکس مثل خودتون نمیدونه چی خوشحالتون میکنه