میفهمم چی میگی عزیزم، چون زبونت بسته بوده و هیچی نگفتی اینجوری جرات دارن سرت خالی کنن، اگه اهل دعوا و غربتی بازی بودی هیچوقت اینجوری نمیکردن و میترسیدن، ادما حتی پدر و مادر خود ادم لیاقت خوب بودن ندارن، سوار ادم میشن، نمیگم ادم بد باشه باید کمرنگ باشه و اهمیت نده
ما چون تو بچگی بله قربان گو بودیم و همیشه تو سری خور، الانم فکرمیکنن بچه ایم و زور میگن
بنظرم وقتی مادرت زنگ میزنه همون موقع جواب نده چون عصبیه و میخواد سرت خالی کنه، بزار یه ربع نیم ساعت بعد بهش زنگ بزن و خیلی خونسرد بگو دستم بند بود و خوبید و کارم داشتی، اگه شروع کرد اه و ناله همون وسط حرفاش بگو پس کار واجبی نبود و من کار دارم و خودت خداحافظی کن
باید خودت افسار رو دست بگیری نزاری ایشون سوار کار باشه و سوار مکالمه باشه.
اشکال کار اینه که ما دلمون میسوزه و این اشتباهه