2777
2789
عنوان

با یکی اشنا شدم بیایید

126 بازدید | 21 پست

با یکی ی هفتس اشنا شدم همجوره سلیقمه

 پسر خوبیه بنظر ولی همش از روز اول ی حرفایی میزنه ی بار گفت ک من پسر بدیم بعد من جدی شدم ینی چیو اینا گفت من ادمی نیستم بگم خوبم الم بلم میگم ادم بدیم و اینا

بعد این گذشت دوباره امشب گفت ی هفتس باهمیم همچیمم دیدی و اگ فکر میکنی ادم بهتری هست ک باهاش باشی برو من خستم خوابم میاد لازم نیست تو مخیای منو تحمل کنی و این حرفا

من نمیفهمم چرا هی میاد این حرفارو میزنه شناختی از دنیای مردا ندارم 

باید چی بگم چیکارکنم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من اینو بارها تجدبه کردم و دیدم این پسرا برای به دست اوردنت حاضر نیستن تلاش کنن یا تغییر کنن و اگ نشه بهم برسین خیلی راحت میگزرن تمام هدفش از گفتن این حرفا اینه که هروقت خواستی میتونی بری

اره خودشم اولش گفت من فازم ازدواج نیست روز اول اولم اینو گفت

چجوری باهم اشنا شدید ؟ میگم این خودشو دست بالا گرفته فک میکنه میخوای مخشو بزنی حالا اگرم واقعا میخوای بزنی باید بهش تظاهر کنی برا اینکه باهاش باشی باهاش حرف نمیزنی صرفا دوستانه باهاشی

متاسفم کمبود داره و فکر میکنه کمه برای یک رابطه و فکر می‌کنم پر باشه از عقده 

و همه رابطه های قبلیش افتضاح بوده

نیاز به روانشناس داره

خود کم بینی یه بیماری جدیه

بلاخره یه روز انقدر میگه برو و برو که خسته میشی و میری و اینجاست که برمیگرده بهت میگه تو هم مث بقیه ول کردی رفتی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز