درکتون می کنم
ان شاءالله خدا به مادرتون طول عمر عنایت کنه و به شما هم سلامتی.
ان شاءالله اینقدر تو زندگی تون خوشبختی بباره ک این مورد دیگه مهم نباشه💖💖💖💖
حق داری ناراحت بشی
خب تو شروع کن!
ی بار تو بگو دلم تنگ شده
شاید مثل خانواذه من در توانشون نیست
شرایطط عینا مثل منه من اوایل ازدواج باز بهتر بود شرایطم الان کلا انگار غریبه ام بمنم هیچ وقت زنگ نمیزنن بیا خودمم نمیرم فقط وقتی شوهرم بگه بریم منم زنگ میزنم که هستید بیایم؟ الان دوساله که یه دونه عدسم یادم نمیار برتم خریده باشن اتفاقا خیلی مواظبن مبادا هزارتومنشون سرمن هدر بره البته من ناراحت نیستم بلاخره واقعیته دیگه باید پذیرفت و باهاش کنا اومد الان که باردارم بیشتر حتی به محبت و توجه احتیاج دارم که کاملا ازم دریغ میکنن یه سر زدنی غذا پختی یه کمک تو کارای خونه هیچی هیچ ☺منم تو تنهاییام گریه میکنم وقتی این چیزا میاد تو ذهنم ولی باز خودمو جمو جور میکنم میگم باید قوی باشم چاره ای ندارم
استارتر شما دقیقاااا حرفا های شوهرم رو میزنی
اونم‌همین قدرررررر از خاناوده ش انتطار داره
و خاناوده ش عم همین قدرررررررر گذاشتن ش کنار
بریم اصلاااااا محل ش نمی دن
دیگه غذای خوب و کادو و تبریک رو حتی تو خواب هم‌نمی بینه بیچاره
در حالی ک خاناوده من تولد ش رو روز مرد رو همه روووو واسه ش هدیه می گیرن
شوهر هم ی بار بهم‌گقت حسودی م میشه ک چرا بعد از ازدواج خاناودا تو اینقدررررر دوست دارن
اما خاناوده من‌گذاشتنم کنار
چیزی درست نمیشه
اخلاق شون همینه
سعی کن فراموش کنی
و مهم تر اینکه‌مقایسه نکنی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
