2777
2789
عنوان

حسادت شوهرم به خواهرم

288 بازدید | 13 پست

سلام. طولانیه ولی ممنون میشم بخونید و نظر بدید

من ی خواهر ۲۰ ساله مجرد با بیماری عصبی دارم که خیلی پدر و مادرم رو اذیت میکنه. ولی خب هر چی ک هست بچه اشونه و دوسش دارن. همونطور ک من رو دوس دارن. پدرو مادرم خیلی دست و دلبازن و اُورت خرج میکنن برعکس همسرم و خانواده اش ک فووووووووق العاده خسیسن. هفته پیش خواهر با بچه های دانشگاهشون رفت مشهد. از اونجاییکه کلا با پدر و مادرم نمیسازه خودش گفت حالا ک من نیستم شمام قبلا تصمیم داشتید برید قشم تو همین ۵ روز بریدچون خودش باهامون باشه سفر رو کوفتمون میکنه ولی با دوستاش باشه حالش خوبه. پدرم برای خودشون و من و همسرم تور گرفت و هزینه همه چی رو حساب کرد( قبلا هم چندین بار هزینه سفر من و همسرم رو با خودشون داده گاهی هم من رو تنهایی با خانواده برده سفر) دو سه روز قبل سفر خواهرم با مادرم دعوا کرد و حرفای بدی زد( قبلا هم گفتم مریضه و دارو میخوره داستانش مفصله ولی مشاورش گفته باید باهاش بسازید و کل کل نکنید و دعواها رو کش ندید. چون خودش ب خاطر داروها حافظه اش کم شده و یادش نمیمونه چه ها گفته و چیا کرده) مادرم یکم سرسنگین بود باهاش تا رفتیم قشم اونجا خیلی واسه هممون خرید کرد واسه خواهرم از همه بیشتر. شب قبل رفتنمون هم واسه من عیدی آورده بودن(حدود ۱ تومن وسیله خوراکی و ۱ و نیم میلیون پول به اضافه لباس برای همسرم) اینا رو میگم بدونید فرق نمیذارن و بچه ها یکسانیم

حالا شبی ک برگشتیم هممون دور هم جمع شدیم خواهرم سوغاتیامونو داد. مادرمم وسیله ها رو باز کرد باذوق همه چیو نگاه میکردیم و حرف میزدیم. سوغاتیایی ک واسه خواهرم خریده بودیم رو بهش نشون میدادم ک یهو شوهرم ب من گفت پاشو بریم. بی احترامی کرده واسش کادو میگیرید😑 حالا دونه ب دونه خریدها رو با هم بودیم( هیچی از جیب اون نبوده تاکید میکنم مطلقا هییییچچچییی. همه از جیب پدرم. حتی خواهرم از مشهد واسه من و همسرم سوغات آورده ولی ما واسه اون هیچی نگرفتیم فقط پدرو مادرم واسش گرفتن) 

خلاصه ک پدر و مادرم هاج و واج هی میگن چی شد؟ چرا این یهو اینجوری کرد؟ همسرمم کاسه داغتر از آش ک ب مادرت بی احترامی کرده من طاقت نمیارم. من دیگه اینجا نمیمونم😐 منم هیچی نگفتم دنبالش اومدم خونه. تو راه هم هی چرت و پرت گفت آخرش گفتم پدر من ۱۰۰ میلیون خرج کرد که خانواده اش شاد باشن تو با ی حرکت همه چیو زهرمارمون کردی. ی کلمه دیگه بگی برمیگردم پشت سرمم نگاه نمیکنم( سابقه اش خرابه دیوونه بازی زیاد درآورده) زیر لب هی غرولند کرد تا برسیم. از دیشب بهش محل ندادم. مادرم صب زنگ زد بیایید نهار اینجا من رفتم اون نیومد. شب برگشتم نگو ی بار اومده دیدا من نیستم بعد اومدنم برگشت خونه. هی درها رو میکوبید. زیر لب فحش میده. شام نخورد.الانم جاشو جدا کرده. من چ کنم با ان مرد حسود. آبرومو پیش خانواده ام برد. خواهرم میگه فلانی اومد وسیله ها رو دید قیافه اش عوض شد امروزم ک نهار نیومد ب من حسودی میکنه؟ اینو بگم خانواده اش کلا خییییییییییییییییلی حسودن اینم مث اوناس. مثلا مادرش بره خونه یکی ببینه یخچال خریده از اول تا آخر حرف نمیزنه و ناراحت میشینه. بعد ک بره خونه یخچال خودش رو میذاره دیوار میفروشه میره لنگه همون ک خونه مردم دیده رو میخره. خواهرو برادرش هم همینن متاسفانه. کلا چشم ندارن بقیه رو ببینن

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

زندگیت رو دوست داری ول کن هی وررق پیاز رو باز نکن ...بیشتر خودت ضربه میخوری خودت برو پیش خانوادت بذا ...

والا امروز همین کارو کردم ک الان برای من قیافه گرفته و جاشو جدا کرده🙄 ولی من عمرا خانواده ام رو ول کنم. اگه قرار باشه یکیو انتخاب کنم مطططططمئنا اون خانواده خودمه 

من الان باهاش حرف نمیزنم. در حد سلام خداحافظ شام حاضره و ...😅 ب نظرت واسه این رفتارم گارد میگیره؟

هیچی از شوهرت بعید نیست....کیسه خلیفه رو هم مالکه....خوب می‌کنی بیخیال هم از درون هم بیرون حسمت

مسافرت‌های ما هم عین شماست ، هر کدوم رو با خانواده شوهرم بریم دنگی و دونگی با خانواده من بریم نمیزارن شوهرم یه قرون خرج کنه ، سال‌های اول میرفتیم مسافرت همش تو قیافه بود و انگار ارث‌ ننه باباش رو از ما میخواست ، الان خوب بهتره ، انگار هر چی به عروس و داماد رو بدی بدتر میشن


هیچی از شوهرت بعید نیست....کیسه خلیفه رو هم مالکه....خوب می‌کنی بیخیال هم از درون هم بیرون حسمت

فعلا همینطوری طی میکنم تا ببینم خدا چی میخواد. دعا کن این عاقل بشه. من خیلی تو زندگی باهاش سختی کشیدم و میکشم متاسفانه. اوایل سر کار نمیرفت. خیلی دعواییه. حسود و خسیس هم هست

مسافرت‌های ما هم عین شماست ، هر کدوم رو با خانواده شوهرم بریم دنگی و دونگی با خانواده من بریم نمیزار ...

دقیقا درسته رو دادن ک اینقد پررو شده.

بله دقیقا. مام با اونوریا دنگی حساب میکنیم کلیم منت میذارن آخرش. خوش هم نمیگذره😑 منم واسه همینا دیگه باهاشون هیچ جا نمیرم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792