من کلاس های انرژی درمانی میرم برای اینکه قلبم انرژیش متعادل بشه باید کسایی که کینه دارم ازشون رو ببخشم قلبم داره آتیش میگیره دو هفته هست نمی تونم ببخشم هر کاری میکنم خیلی اذیتم کردن الان هم اذیتم میکنن امدم ببخشمشون همون روز مادرم امد منو زد محکم آرنجم رو فشار داد دستم خیلی درد گرفت آبجیم اینقدر اذیتم کرد میرفت پشت من با مادرم غیبت میکردن مادرم هم می امد منو تا می خورد میزد یک بار داشتم میرفتم مدرسه منو تو راهرو محکم با کفشش میزد دیگه کلافه شدم منم یک دونه لگد زدم به پاش رفت به بابا بزرگم جلو همه دایی و خاله هام زن دایی هام و نوه ها که بودن پاش رو باز کرد نشون داد که اره ببینید روژان من رو زده پدر بزرگم منو گرفته بود که چرا دخترم رو زدی هیچی نگفتم فقط گریه کردم خدا ازش نگذره که چقدر اذیتم کرد موقع کنکورم بود منو میزد میگفت پاشو همه جا رو تمیز کن خونه تکونی کن آبجی و داداش هاش رو جمع میکرد خونه تو مهمونی فحشی نبود که به من نداده باشه نمی گفت این دختر کنکور داره موقعه کنکور آبجیم اینقدر حواسش بود جای خوبی قبول بشه فقط تنها کسی که ازم دفاع میکرد خالم بود چون می دونست این چه آدم عوضی هست نذاشت درست درس بخونم هر روز یک خواستگار می اورد حتی ول خیابون برو باهاش ازدواج کن راحت شیم از دستت در حالی که آبجیم از من بزرگتر بود با اون کاری نداشت جواب رد می دادم تا یک هفته بهم غذا نمی داد تو خونه دعوا راه می نداخت می امد منو همش می زد دو ماه باهام قهره می کرد پول تو جیبی بهم نمی داد تو مدرسه گرسنه می موندم از درد معده خودم رو بغل میکردم آبجی عوضیم هم هر روز کاری می کرد منو مامانم بزنه هرجا می خواستم با این خواهر عوضیم برم کاری میکرد منو بزنن یک بار عید بود خونه دایی ام دعوت بودیم برای شام من یکم آرایش کردم پشت سر رفت به مامانم گفت دختره جن.ده شده مامانم امد باز زد منو همه آرایشم رو پاک کردم من رو هم مهمونی نبرد در حالی که خودش بعد زدن من رفت آرایش غلیظ کرد ببخشید طولانی شد
شما جای من باشید می بخشید؟
