صدام زدن گفتن بیا فلان قرص کجاست من میدونستم افتاده پشت اپن بابام اومد در یخچال باز کرد یخچال تقریبا پشت اپن هست
بعد من خم شدم قرصو کمرم خورد ب در یخچال گفتم چرا در یخچال باز کردی گفت من باز نکردم خودت کردی ب دروغ
بعد اومد دو سه تا زد تو صورتم زیر چشمم ورم کرد
بعد رفتم تو اتاقم کلی فحش داد
من پوستم سبزه اس
بهم گفت ای نگبت سیاه زندگیمو خراب کرده
بخدا من کاری ب کارشون ندارم یکساله مانتو نخریدن برام
هیچی نمیگم اینا کاره سرم میارن؟؟؟؟؟؟؟
کاش یه راه فراری بود😭😭