2777
2789
عنوان

دارم جدا میشم ولی خوشحالم چون بخاطر خواهرشوهرمه

| مشاهده متن کامل بحث + 583 بازدید | 34 پست
😅😅بگو برو پیش خواهرت دوتا بیوه 

بخدا چندبار گفتم اونازندگیشون درست میشه برمیگردن سرخونه زنندگیشون فقط مازندگیمون ازهم میپاشه قشنگ برگشت گفت من فقط میخوام زندگی اونا درست بشه براخودم هیچ غمی ندارم😐خب وقتی منو اینجوری بی ارزش میکنه باهاش بمونم؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

جاری وبرادر شوهر منم بعد طلاق خواهر شوهرم جو گیر شدن که برن طلاق بگیرن جاریم بهم میگفت میخوام جدا شم ...

من جوگیر نشدم اون جوگیر شده اقا من چقدر باهاش بسازم؟خرجم ک باخودمه همش خونه پیش مامانو اجیشه من انگاری وجود ندارم با ی مشکل سریع وامیده الانم راحت میگ من ازین بدتر میشم هیچ تلاشیم نمیکنم من چقدر پاش بمونم و منو هیچی حساب کنه؟

منم همسرم وقتی داشت خواهرش جدا میشد خیلی میرفت خونه مادرش و ما رو نمیبرد وشب از خونشون دیر وقت میاومداز کارش مرخصی میگرفت تا به دادگاه خواهرش برسه کلی پول هزینه کرد دو تا وکیل گرفت تمام پول و وقتش حدود یکسال زندگیم مختل شده بود بعد هم که طلاق گرفتن وتموم شد زندگی منم به روال عادیش برگشت ومن راحت شدم 

میشه یه صلوات برای سلامتی امام زمان بفرستی. مرسی   
من جوگیر نشدم اون جوگیر شده اقا من چقدر باهاش بسازم؟خرجم ک باخودمه همش خونه پیش مامانو اجیشه من انگا ...

احیانن سن شوهرت کم نیست؟؟

منم شوهرم ۲۰ سالشه یعنی با عشق ازدواج کردیم

هر حرکتی عروسمون بزنه روی شوهر منم اثر میزاره

مثلا زن داداشم بگه خانواده شما خوب نیست تو دعوا

با داداشم جلو شوهرم شوهرمم تو دعوای بعد میگه

عروستون راست میگفت

منم همسرم وقتی داشت خواهرش جدا میشد خیلی میرفت خونه مادرش و ما رو نمیبرد وشب از خونشون دیر وقت میاوم ...

کاش منم اینجوری بود

همشو خونه مامانش بود گفتم خب خواهرش گیره دیدم اونارو خرید میبره مهمونی میبره دوردور میبره بمنکه میرسه مشکلات داشت پارش میکرد گفتم حالا یروزو بیا منو ببر برافلان کارام هرچی منتظرموندم نیومد دیدم میگه مامانمو بردم خرید دیگ این برامن تیر اخر بود

کاش منم اینجوری بود همشو خونه مامانش بود گفتم خب خواهرش گیره دیدم اونارو خرید میبره مهمونی میبره دو ...

واقعا متاسفم ، اگر با مشاوره حل میشه یبار امتحان کنید

میشه یه صلوات برای سلامتی امام زمان بفرستی. مرسی   
احیانن سن شوهرت کم نیست؟؟ منم شوهرم ۲۰ سالشه یعنی با عشق ازدواج کردیم هر حرکتی عروسمون بزنه روی شو ...

نه بابا خاک برسر ۲۸سالشه ولی ذهنش بچس مام باعشق ازدواج کردیم بعد فهمیدم این چ مکافاتیه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز