2777
2789
عنوان

روزی ک جهیزیه بردیم...

376 بازدید | 7 پست

روزی ک قرار بود جهیزیه ببریم خانواده همسرم باهامون اومدن اونم از سر اجبار... (پدر و مادر من جهیزیه خوبی بهم دادن... خونه من جای خوبیه و بزرگه.. اینم بگم ک وضع مالی خوبی نداریم و فقط معجزه و خواست خدا بود ک برامون اینجور خواست)

وارد خونه ام ک شدیم مادر همسرم و جاریم پنچر شدن و یه گوشه نشستن و تکون نخوردن 

فقط خاله همسرم کمکم کرد وسیله ها رو دو تایی جا ب جا کردیم 

من یکی دو هفته بعد غیر مستقیم به همسرم گفتم اون روز خوبه خاله ات پیشم بود عزیزم . چون فقط دو تایی کار کردیم وگرنه تنها نمیشد اصلا

همسرم فهمید چی میگم ب مادرش انتقال داده بود.. 

مادرش در جوابش گفته بود زنداداشت پاشد زنت رو کمک کرد ولی زنت تحویلش نگرفت منم رفتم به زنداداشت گفتم بیا بشین اونم اومد نشست ..

آدم ب این زیرکی دیدین ؟

اوه چه با سیاسته

دختر ایرونی همصدای من،خون شرقیه تو رگای من،عاشقت شدم یار جون جونی،دختر ایرونی دختر ایرونی...🤍💚        قدر خودتو بدون دختر زیبا قوی باش و نزار چیزی باعث شکست و غمگین شدنت بشه...          خدا محبت است🤍✝️ صلح، آرامش،آزادی☘🤍🤍🤍

مگه جهیزیه رو با خانواده خود دختر نمی چینن؟

من یک ایرانی ام و به ایرانی بودنم افتخار می‌کنم اما با هیچ قومیت و نژاد دیگه ای دشمنی ندارم. حالا اون نژاد میخواد عرب باشه افغان باشه آفریقایی باشه یا هرچیز دیگه ای. ناسیونالیسم افراطی در تمام دنیا مذمومه. ملاک برتری آدم ها به همدیگه انسانیت آنهاست نه نژادشون!!

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

الان دیگه برای جهاز چیدن کسی رو نمیبرن چون لوازم بزرگ بعد سفارش از بازار میارن خونه و در چندین ر ...

من و مامانم تنها چیدیم عزیزم 

البته همسرم ه و پدرم هم برای وسایل بزرگ کمک کردن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792