2777
2789

میرفتم خونه مادرشوهرم اصلا محل نمیدادن اصلا هااا .مهر بود سر ی چیری من اعتراض کردم این بود ک خونمون ی شهر دیگه بود ساعت ۷ باید میریدیم چون شوهرم اون موقع باید شرکت میرسید مسیرم تقریبا ۱ نیم ساعت .شوهرم دیر اومد دنبالم ۶ اوند خیلی دیرمون شده بود پدرشوهرم زنگید گف دوجرخه دختر خواهر شوهرمو از تعمیر گاه بگیریم بیاریم .(شوهر خواهر شوهرم هم تشریف دارن)ما گرفتیم بردیم بچم گریه کرد ک باید بریم بشینیم تا خود شهرمون گریه کرد هیچ تا اخر شبم ادامه داشت .شوهرم هم با ۱۴۰ روند .فرداش ک بچم گریه کرده بود قول برگشتن دادیم اومدیم خونه خواهر شوعرم هم ی شهر دیگه بود .اونا ک راه افتادن برن کیف دخترش یادشون رف به شوهرم گفتن تو بیار ما نمیتونیم برگردیم !دیگه به اوج رسیدم گفتم دیروز بچم اینقد گریه کرد با این سرعت رفتیم .مادرشوهرم گف به تو ربط نداره پسرم نوکر اوناست حرفمون شد بهم گف دیگه حق نداری اینجا بیای این تقریبا مهر بود.شوهرمو پسرم میرفتن زد بچم که اونجا بود تیک چشم گرفت گفتم دیگه تنهاش نمیزارم .یا نبر یا منم میرم .تو این مدت یه بارم دعوت نکردن به هر حال انتظار داشتم .هفته پیش رفتم ...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اسی اگر اینطوری رفتار کردن و شوهرت چیزی نگفته شوهرت خیلی بی غیرته ....

ماچند روز پیش مشهد بودیم مادرشوهرم یه شهر دیگه ما یه شهر دیگه 

تو راه برگشت قرار بود مادرشوهر همراه ما بیاد خونمون چند روز بعدش که برا تولد من بریم شهر مادرشوهرم 

مادرشوهرم به دخترم یه کلمه گفت تو کارم دخالت نکن ....شوهرم ماشین رو حرکت داد سمت خونه مادرشوهرم گفت کسی که احترام دختر و زنم رو نداره پیش منم جایی نداره


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز