2777
2789
عنوان

مادرشوهرم رفتتتتت

238 بازدید | 19 پست

نودسالش بود عاشق زندگی بود سالم سالم بود یه عمل کوچیک بسته  کرد دیگه بهم ریخت درعرض چهار ماه تموم کرد تا لحظه آخر هم فکر میکرد میاد خونه وهمه چی مثل قبل میشه درکنار نوه هاش ، کنترل گر بود همه فامیل رو میخواست مدیریت کند زن بدهد شوهر بدهد ، تعیین تکلیف کند، قضاوت کند، سوال کند ، با محبت جلب کند نشد هم با گریه،  من شستمش ، بالاسرش خیلی خیلی گریه کردم  بخاطر مرگی که بسرعت بسمتش میروم بخاطر زندگی هایی که نکردم ، بخاطر جبر ها، خطاها ، ناتوانی ها، وچه مراسم  باشکوهی برایش برگزارشد، امیدوارم هرلحظه یادم باشد کنترل گر نباشم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خدارحمتش کنه جایگاهشون بهشت باشه

دختر باید حیاداشته باشه پرده رو پنجره اتاق منم داره😉❌️مفهموم امضام از درک خیلیا خارجه مخصوصا اینجا پس اگه درکش نکردی نیاز نیست اظهار نظر کنی😉❌️

..دیدی اخر عروس بدرد میخوره ..کسی که این همه اذیت شده اون رفته شستش ..💔روحش شاد خدا خیرت بده ...

بخاطر اون نرفتم بخاطر خودم رفتم به چشم مرگ رو ببینم که قدر زندگی رو بدونم و کنترل گر نباشم و زندگی رو ساده بگیرم و گرنه چند نفر بودیم انقدر هق هق کردم 😭

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792