لطفا تا زمانی که به بلوغ فکری نرسیدی نظر منو ریپلای نکن! فضای مجازی برای خالی کردن عقده ها نیست پس حد خودمونو بدونیم🩵 آدم ها مثل کتاب اند! از روی بعضیا باید مشق نوشت، بعضی هارا باید چند بار خواند تا مطالبشان را درک کرد! ولی بعضی هارا باید نخوانده کنار گذاشت. اگر همه جا تاریک بود دوباره بنگر! شاید نور خودت باشی✨ 🩵intp🩵
همه چی از وقتی شروع شد که کلاس سوم بودم خواهرم اون سال کنکور داشت و پزشکی قبول شد به من پیشنهاد داد که نظرت چیه جهشی بزنی به جای اینکه چهارمو بخونی یکسره بری پنجم
پیشنهادشو قبول کردم اول رفتم تست هوش دادم و قبول شدم بعد از اون خواهرم بعد کنکورش شروع کرد به یاد دادن درسای کلاس چهارم به من و بعد از سه ماه رفتم امتحان دادم و خدا رو شکر قبول شدم
پدر و مادرم که دیدن استعداد دارم منو تو قلمچی ثبت نام کردن و گفتن دیگه بشین جدی بخون برای تیزهوشان من تو یه مدرسه دولتی بودم که معلما به زور درس می دادن
بخاطر همین رفتم به مدیر گفتم که معلم به جای درس دادن برای ما کلاس خیاطی و آشپزی می ذاره و سر کلاس کارتون می ذاره مدیر معلم رو سرزنش کرد و همین باعث شد بچه های کلاس و معلم با من بد بشن
من نمی تونستم دیگه جو کلاس رو تحمل کنم یادمه مدرسه مون اون سال یه نمازخونه جدید ساخت من می رفتم تو نمازخونه قدیمی و درس می خوندم سر کلاس به بهانه می زدم بیرون و درس می خوندم
معلم شکایتم رو به مدیر کرد و کلی تهدید و سرزنش شدم بعد از اون مادرم اومد با مدیر حرف زد که یا یه معلم جدید بیار یا حداقل بذار این بچه درسشو بخونه بالاخره یکم راضی شدن و منم برگشتم به اون نمازخونه و درس خوندم
دوستامم برای تیزهوشان می خوندم ولی تهش ناامید شده بودن چون واقعا اختلاف ما با مدرسه های غیرانتفاعی دیگه خیلی زیاد بود ولی من ادامه دادمو خوندم اون سال یادمه سر تیزهوشان سوالایی به ما دادن که یه گزاره گذاشته بود و براساس اون سوال دراومده بود من بیشتر وقت رو ریاضی گذاشتم و سر مطالعات کم آوردم ولی همین ریاضی باعث شد تیزهوشان رو قبول شم
یک هفته بعدش آزمون نمونه بود که اونم خدا رو شکر قبول شدم بعد که وارد مدرسه فرزانگان شدم سطح بچه ها خیلی ازمن بالاتر بود من همیشه تو ابتدایی جزو سه نفر اول مدرسه بودم ولی هفتم یادمه میان ترم بیستمین نفر کلاس شدم