خانوما یه لحظه بیاید. من ازدواجم اجباری بود تو تایپیکای قبل گفتم. خانوادم به زور شوهرم دادن حالا ۹ ماهه ازدواج کردم خونم خالی خالیه رو زمین غذا درست میکنم دیوارای آشپزخونهامنم پس میدن کل آشپزخونه.ام خیسه. شوهرم ادم خوبیه منو خیلی دوست داره خانوادمم چند بار الکی برای دلخوش کنی گفتن طلاقتو میگیریم ولی نمیگیرن من شوهرمو دوست ندارم ولی اگه بگم طلاق میخوام ممکنه یه بلایی سر خودش بیاره خانوادمم حمایتم نمیکنن واقعا چیکار کنم؟