سلام من۲۳سالمه دارم جدا میشم خودم معلمم پنج شنبه عروسی دختر عممه عمم گفته تو حق نداری پاتو بزاری تو عروسی نه خودت نه خانوادت گفتم چرا مگه من چه بدی کردم میگه اون زمان که گفتیم این پسر به دردت نمیخوره چرا خودتو انداختی تو چاه کسیم نیسن نجاتت بده تو یه طرد شده ایی انقد دلم شکست انگار بی حس شدم دیگه نه گریه میکنم نه چیزی فقط حس میکنم قلبم الانه که پاره پاره بشه💔
به درک
وقتی آدمی شعورش در این حده اگه بری باهاش رفت و آمد کنی ضرر به خودت زدی
حیف آدمه فحش دادن نیستم
بگو انتخاب خودم بوده ضرر و منفعتش رو هم خودم دیدم تو چرا میسوزی عزیزم؟ ریلکس کن. عروسی دخترت هم تحفه ای نیست مرسی که گفتی نیام و زحمتمون رو کم کردی
اخه بخدا انصاف نیست خودشون دیدن بعد دو ماه چطوری با سر خوردم زمین و برگشتم خونه پدرم حتی لباسام،کللل وسایلم موند اونجا بعدا جالبش اینجاس که شوهرم لباسامو که حتی یبارم نپوشیده بودم گذاسته بود دیوار واسه فروش
خوانوادت چی گفتن؟
واااای! یعنی چی طرد شده..... بعد شما معلم و مستقلی این قدر حد و حریمت رو برای دیگران مشخص نکردی؟
با این فرد قطع رابطه کنی بهتره
عزیزم میدونم چقدر به آدم سخت میگذره،ولی سعی کن به این یاوه گویی ها توجهی نکنی،بعدم به عمه و خاله و ...هیچ کس دیگه ربطی نداشته که چه تصمیمی گرفتی قبلا و الان چی شده،توجهی نکن،سعی کن قوی باشی
اتفاقا بهتر که رابطت قطع بشه با آدمهای سطح پایین که اینقدر فکرشون بسته اس
الان بجای ناراحتی غصه خوردن پاشو به فکر ایندت باش
هی با نشستن و فکر کزدن به اینکه این چی گفت اون چی گفت چیزی درست نمیشه
تو از نظر خودت اونموقعه بهترین تصمیمو گرفتی
و همه هم اشتباهاتی تو زندگیشون دارن
اصلاااا برات مهم نباشه که چی میگن لطفا
به عمه آن چه مربوطه میخواستی بگی فضول زندگی خودت باش
منظورم حد و حریمت برای عمه و فامیل بود نه شوهر سابق ات! .....وقتی مستقل هستی یعنی یک خانم بالغ هستی و باید حد و حریمت رو اون قدر روشن و محترمانه براشون در رفتار و عمل و یا بیان مشخص کنی تا اجازه ندن دهنشون به هر حرفی باز بشه و هر کلمه ای رو درباره ات به کار ببرن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
