2777
2789
عنوان

وابستگی به خانواده ام

982 بازدید | 16 پست

سلام. با اینکه شش ساله از ازدواجم گذشته و یک دختر دارم ولی بازم به خانوادم وابسته ام یعنی اگه بهشون زنگ نزنم یا توی هفته نرم ببینمشون انگار دلم داره از جا کنده میشه .روزایی که حالم خوب نیست باید حتما پیش مامانم برم وگرنه حال روحیم خوب نمیشه ،بنظرتون طبیعیه؟ اینم بگم که شوهرم از اون آدمایی که کلا روی همه عیب میذاره دایم در حال ملامت کردنه و به نظرش من  هنوز بچه ام که این رفتارا رو دارم ،ولی خودم میدونم از حس خوبیه که از خانوادم میگیرم دلم میخواد همش برم پیششون انگار آرامش قلبی بهم میدن. به نظرتون این  کارم اشتباهه؟؟

چه زیباست امیدوار بودن و با امید زندگی کردن...نه امید به خود که غرور است، نه امید به دیگران که حماقت است. امید به خدا منبع تمام آرامشهاست...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نه عزیزم کاملا طبیعیه من هفته دوبار س بار و گاها بیشتر میبینمشون

همسرتون مشکلی نداره با رفت وآمد زیاد با خانوادتون؟

چه زیباست امیدوار بودن و با امید زندگی کردن...نه امید به خود که غرور است، نه امید به دیگران که حماقت است. امید به خدا منبع تمام آرامشهاست...
اگه همسرت مثل خودت بود نظرت چی بود عزیزم؟مثلا از مادرش آرامش میگرفت و همینجوری بهشون وابسته بود….

اونم تا میبینه من نیستم سریع میره خونه مامانش.میگم تو چرا میری بعد به من میگی وابسته ای,میگه نه من باهاشون کار دارم .گاهی کارای بانکی و متفرقه براشون میکنه.

چه زیباست امیدوار بودن و با امید زندگی کردن...نه امید به خود که غرور است، نه امید به دیگران که حماقت است. امید به خدا منبع تمام آرامشهاست...
نه اکثرا هم کارش شیفته میگه بچه تنها حوصلش سر میره

خوبه لااقل همسرتون درکتون میکنه،الانم که کلا به خاطر حجم کاریش که زیاده برخوردهاش هم عصبی تر شده کلا باهش نمیشه حرف زد .

چه زیباست امیدوار بودن و با امید زندگی کردن...نه امید به خود که غرور است، نه امید به دیگران که حماقت است. امید به خدا منبع تمام آرامشهاست...
خوبه لااقل همسرتون درکتون میکنه،الانم که کلا به خاطر حجم کاریش که زیاده برخوردهاش هم عصبی تر شده کلا ...

ولی در کل حست طبیعیه بنظرم وخوبه که ادم وقتشو با خانوادش بگذرونه

ولی در کل حست طبیعیه بنظرم وخوبه که ادم وقتشو با خانوادش بگذرونه

اره خوبه.ولی اون از خانواده من دوری میکنه توی ماه شاید به زور یک دفعه بیاد خونشون .

چه زیباست امیدوار بودن و با امید زندگی کردن...نه امید به خود که غرور است، نه امید به دیگران که حماقت است. امید به خدا منبع تمام آرامشهاست...

بیشتر این حرف همسرم اذیتم میکنه که میگه تو که وابسته بودی چرا ازدواج کردی هم پیش خانوادت میموندی؟

چه زیباست امیدوار بودن و با امید زندگی کردن...نه امید به خود که غرور است، نه امید به دیگران که حماقت است. امید به خدا منبع تمام آرامشهاست...
بیشتر این حرف همسرم اذیتم میکنه که میگه تو که وابسته بودی چرا ازدواج کردی هم پیش خانوادت میموندی؟

منم دقیقن عین شمام. بعد از ازدواجم افسردگی شدید گرفتم از دوری خانوادم حالا کلن ده دقیقه باهم فاصله داریم. ولی اگه اونجا از دیوار آتیش بریزه هم من پیششون آرومم.

منم دقیقن عین شمام. بعد از ازدواجم افسردگی شدید گرفتم از دوری خانوادم حالا کلن ده دقیقه باهم فاصله د ...

شما چند ساله ازدواج کردین؟ دقیقا منم عین شما هستم.

چه زیباست امیدوار بودن و با امید زندگی کردن...نه امید به خود که غرور است، نه امید به دیگران که حماقت است. امید به خدا منبع تمام آرامشهاست...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792