عشقا دیشب داشتم فکر میکردم بیام تجربه زندگی مشترکمو بگم شاید به کار کسی اومد
اول چیز مهمی که باید در نظر بگیرید اینه که همسرتون «معمولی» باشه . مشکل اخلاقی خاصی نداشته باشه
رفیق باز بودن ، خسیس بودن ، بدبینی و شکاکی ، اعتیاد(حتی به سیگار) ، دهن بین بودن ، بچه ننه بودن. و... که اکثر اینا توی چند جلسه اول مشخص میشه و چندتاشونم باید برید پیش مشاور
پس حتما حتما حتما مشاور قبل ازدواج برید
هر مشاوری هم نرید . جایی که میرید برای آزمایش های قبلش مشاوره دارن و بخواید میتونید از اونا استفاده کنید.
اگر نیومد بدونید یه جای کار. میلنگه
شما برای خانواده همسرتون نمیتونید دخترشون باشید ولی میتونید عروسشون باشید .
همیشه سعی کنید یه حریمی رو بین خودتون نگه دارید ولی خوش برخورد باشید حتی اگر اونا برخورد خوبی نداشتن.
اگر همسرتون ولخرجه «همسر من همینطوره.از هرچیزی باید بهترینشو داشته باشه و این واقعا منی که مقتصد بودم رو اذیت میکرد» : سعی کنید همیشه بیشتر از حقوقش وام بردارید . بندازیدش توی خریدن خونه و سعی کنید همیشه توی حرفاتون بهش هی با زبون خوش بگید که تو مرد زندگی منی و این چیزا .. بهش حس قدرت بدید « به قول خودمون خرش کنید 😉»
به مرور زمان رگ خوابش دستتون میاد
سعی کنید توی خانواده خودش یه شخصیت مرد که خیلی از شعور و فرهنگ بالایی برخوردار هستش رو پیدا کنید و ارتباطتون رو باهاش زیاد کنید « مثلا من همسرم شدیداً شبیه پسرخالهاش بود چون از بچگی باهاش بزرگ شده بود ، عصبانی میشد بهم میریخت و فحش و قلیون و کلا ضعف اخلاقی هرچی داشت از هم نشینی با پسرخالهاش بود. ولی در عوض داییش خیلی مرد دنیا دیده و فهیمی بود . ارتباطم رو با داییش زیاد کردم و الان واقعا شبیه داییش داره میشه. قلیون رو کامل گذاشت کنار و سرش به کارش گرمه »
اگر خیلی درگیر مادرش ایناست و مادرش خیلی تو زندگیتون مانور میده خرجتون رو زیاد کنید تا بیشتر کار کنه ، دغدغه هایش رو زیاد کنید تا اصلا فرصت نکنه بخواد خودشو درگیر اونا کنه.
زنی که خرج داره ارج داره ولی تعادل داشته باشید .
برای زندگیتون هدف بزارید و برنامه ریزی کنید و خرجاتونو مدیریت کنید تا به اون هدف برسید . حتی اگه هدفتون خرید یه تابلو باشه