زندگیم خیلی داغونه صدبار بخاطر بچه رفتم و برگشتم شوهرمم فقط بخاطر بچه باهامه منتظره بزرگ شد جدا بشیم پسره پنج سالشه
هم خسیسع هم خیلی مشکلات ک هی تو تاپیک هام گفتم بچه هم تا هست سالگی میده بهم اگر جدا بشم و اصلنم دوسش ندارم هیچ حس خوبی از بودن باهاش ندارم همین نمیدونم چ خاکی بسرم بریزم بس ک رفتم خونه بابام و برگشتم و نشستم فک کردم دیونه شدم ازدواجمم بزور خانواده بود ۲۴سالمه