سلام بچه ها. میشه یه لطفی کنین نظرتون رو بهم بگین. یه خواستگاری دارم، جلسه اول گفت مادرم برام مهم تر از همسرمه، جلسه دوم گفت علت اینکه میخوام ازدواج کنم و بچه دار شم اینه ک مادرم حق داره نوه ش رو ببینه. جلسه سوم هم که حرف زدیم خودش یه قرار گذاشت برا هفته بعدش ولی بعد مامانش رنگ زد گفت ما نمیتونیم بیایم اون روز. انداخت یه روز دیگه. بنظرتون امیدی هست به این بشر؟ به شناختش ادامه بدم یا ارزش نداره؟
😐
نه تمومش کن
فقط دو پا داری
دوپا دیگه قرض کن
فرار
اونو نمیدونم ولی به شما اصلا امیدی نیست.
کاشکی دخترایی مثل شما به چنین مردایی امید و بها نمیدادن و اصلا باهاشون ازدواج نمیکردن تا مردا یکمی خودشو ارتقا میدادن.
مردی که میگه زنشو میذاره قبل مادرش ازش هیچ پخ خاصی در نمیاد وای به حال این که توی حرفم حتی حاضر نیست بگه زنم
مردیکه اماده ی ازدواجه اونقدر بلوغ پیدا کرده که بدونه خانواده ی اصلیش در اصل زن و بچشن.
😂😂🤦🏻♀️فقط نزار ادامه پیدا کنه
بگو بنظرم درست نیس با ازدواج بین شما و مادرت فاصله بیافته شما همون شبا بغل مامانت بخوابی برات بهتره یهو از تایم شیرت نگذره
خودش رک گفته زن براش مهم نیست و تکلیف شما رو روشن کرده هیچ توجهی ازش نخواین باز دارید در موردش فکر می‌کنید؟
مسئله اصلا دختر نیست اینجا
مسئله اونه و اهدافش
برو با یکی که دوست داره و اولویتش تویی
بچه ننه بودن انقدر بد و خطرناکه که طرف فرشته ی بهشتیم باشه باز کنسله
بچه ننه ها توی یه دوره از زندکی با والیدن موندن و نتونستن شیف کنن
اون اقا ممکنه برای مادرش پسر خوبی باشه ولی برای شما و بچت نه شوهر میتونه بشه نه پدر
فقط دمش گرم صادق بوده
ردش کن برع بابا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
