سلام مامانم یچیزی لازم داست من گفتم که میگم شوهرم بخره بیاره برات بعد من به شوهرم زنگ زدم گفتم بخر هفته بعد که اومدی بیار اونم همون لحظه رفت خرید آماده گذاشت زنگ زد گفت خریدم پولش رو بزن حساب من گفتم الان چجوری بزنم آخه باید میرفتم بیرون انتقال میدادم اونم گفت نمیدونم زود بزن منم عصبی شدم گفتم پول نقد میبردی چون پول نقد دستش داشتم اونم گفت باشه برات دارم حالت تهدیدی . هستین بقیه اش رو بزارم