2777
2789

جاریم دختر خاله شون هست.

من سرم تو زندگی خودمه به کسی کاری ندارم،یبار جاریم کابینت کاری داشت بچه هاشو فرستاد خونه من بعدش رفت به مادر شوهرم گلایه کرد که چرا اون شب شام دعوتش نکردم.

منم تازه عروس بودم نمیدونستم.

اقوامم فوت شدن .برای بارداریم بهم زنگ نزد.

خواهراش شوهرمم و مادر شوهرم تا اتفاقی برای اون میوفته بزور زنگ میزنن شوهرم برید سر بزنید منم واقعا خسته شدم از کاراشون.

یبار رفتم خونش دیدن پدر شوهرم کلی کم محلم کرد اومدیم خونه شوهرم با من دعوا کرد تو چرا مثل دسته بیل نشستی اونجا حرف نمیزنی .در صورتی که من از کار جاریم خیلی معذب شده بودم .یه همسرم گفتم از این به بعد مناسبتا خونه هیچکس نمیرم مگه خانواده تو به من محل میدن.مدام تو بحثا میگن هیچکس عروس بزرگه مامانم نمیشه منو با اون مقایسه میکنن . از دست خانواده شوهرم فتنه های جاریم خسته شدم امشبم شوهرم بزور میخواد منو ببره خونش مدام منو کوچیک میکنه از دستش دارم گریه میکنم دیگه دلم میخواد زنگ بزنم به مادرش شوهرم میگه تو داستان درست میکنی 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نمیخوام دعواتون بزرگ بشه ها.

نمی‌دونم الان شرایطت چطوریه .


ولی خودم یکبار روی حرفم موندم و نرفتم خونه جاری.

از اون به بعد شوهرم و ننش نتونستن بهم زور بگن

یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم/ محتاج برادران و خویشان نشوم/ بی منت خلق خود مرا روزی ده/ تا از در تو بر در ایشان نشوم

خب شما هم خودت رو قاطی اونا کن 

غریبه نیستن که ،،خانواده همسرت هستن 


با این کارا فقط داری خودت رو اذیت می‌کنی ،،شوهرت هم که باهات بد میشه از چشمش میفتی ،،،،،


خب شما هم بگو بخند حرف بزن ،،،باهاشون رفت و آمد داشته باش

مناسبت ها زنگ بزن ،،،،،،

یه کم از حساسیت شوهرت کم بشه 


چرا خودت رو اذیت می‌کنی 


همیشه منم که زنگ زدم  سر زدم ولی اونا به هیچ جاشونم نیست

خب شما هم مثل خودشون با سیاست باش 

حداقل شوهرت پشتت باشه 


چطور شما انجام میدی اینارو ولی آدم بده هم هستی 

جلو شوهرت وردار زنگ بزن جاریت

یا مادرشوعرت یا خواهر شوهرت 


رفتی اونجا جلو شوهرت بگو بخند ،،بلندشو کمک ،،،با پدرشوهرت حرف بزن ،،،،

وقتی که شوهرت نیست محلشون نزار ،،،،

مثلا رفتی آشپزخونه برای کمک اونجا حرف نزن ،،محلش نزار ،،،

اومدی نشستی دوباره شروع کن حرف زدن 


با بغ کردن و حرف نزدن هیچی درست نمیشه 

خب شما هم مثل خودشون با سیاست باش  حداقل شوهرت پشتت باشه  چطور شما انجام میدی اینارو ...

اینا فتنه تر از اینا هستن نیرن پشت سرم انقد حرف میزنن پذیرایی و زحماتم به چشم نمیاد اما اگه بچشون من که باردارم بزنه تو شکمم بگم مراقب باش بهشون بر میخوره 

کلی به شوهرم اس ام اس دادم گفتم نمیام خودشم بکشه من نمیرم

اگه اوضاع خراب نمیشه نرو.

گاهی آدم باید محکم جلوشون وایسته تا ادب بشن

یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم/ محتاج برادران و خویشان نشوم/ بی منت خلق خود مرا روزی ده/ تا از در تو بر در ایشان نشوم

نه فوقش میخواد چند روز قهر کنه شوهرم

پس حالا که میشناسیش و می‌دونی با پافشاری میتونی به خواسته‌ات برسی حتماً این کارو بکن.

بگو جایی که بهم احترام نمیذارن نمیرم.

اگر دعوت کردن میام

یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم/ محتاج برادران و خویشان نشوم/ بی منت خلق خود مرا روزی ده/ تا از در تو بر در ایشان نشوم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز