۱ سال دوست بودیم
خیلی همو میخواستم
خیلی تلاش کردیم ک بهم برسیم
همه مخالف بودن ک باهم باشیم
ولی به سختی راضیشون کردیم
اون دوران با یه پراید وانت میومد دنبالم ک بریم بیرون
درسته ماشینش مناسب نبود
ولی خب خوشمیگذشت تک تک لحظه های کنار هم بودنمون
آدم دست و دلبازی بود
ولی هیچ موقع به مناسبتا بلد نبود برام چی بگیره ک دوست داشته باشم
همیشه به فکرم بود یه لحظه غافل میشدم و جواب تماسشو نمیدادم
گریه میکرد از نگرانی من
اگ حرف رفتنو میزدم
دنبالم میومد
اگ ناراحت میشدم خوشحالم میکرد
اگ اعصبانی میشدم آرومم میکرد
اگ از چیزیش خوشم نمیومد تغییرش میداد
کلی خاطره قشنگ ساختیم کنار هم
درسته اون لحظه خیلی رابطمون پر از چالش بود و همه میخواستن مارو از هم جدا کنن
ولی
با تموم ساختیاش
حالمون خوب بود
عقد کردیم ولی از فردای عقد …