[ لپ قندی🥴🤣 ]:
دکتر تزریقات به حیف نون میگه برو بخواب بیام آمپولت رو بزنم
حیف نون میگه اینقدر استرس دارم خوابم نمیبره 😂😂
.
رفته بودم انتقال خون،
زنه ازم پرسید تا حالا رابطه پر خطر داشتی؟
گفتم: بله رفتم خونه دوست دخترم؛
هر لحظه ممکن بود باباش بیاد!!!
اونقد خندید، از حال رفت، یه واحد خون به خودش زدن!!!😂😂
.
اومدم مثل باکلاسا بعد شام تو بالکن بشینم رو صندلی و قهوه بخورم که
همسایه بالایی اومد روفرشیش رو تکوند رو سرم رفت 😕
متأسفانه شرایط جغرافیاییمون باکلاس بودن رو برنمیتابه😂😂
.
بچه که بودم بابام در حال رانندگی به بقیه فحش می داد
میگفتم چرا پدرم اینقدر فحش میده؟؟؟
گواهینامه که گرفتم دیدم خدابیامرز خیلی کم فحش میداد😑😂
.
ﺍﯾﻨﻮ ﺗﻮ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺧﻮﻧﺪﻡ :
ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﻣﺜﻞ ﺳﯿﺐ ﺭﻭﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺴﺘﻦ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ
ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻧﺸﺎﻥ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺎﺳﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺎ ﺩﻣﭙﺎﯾﯽ ﺯﺩ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ😂
.
به بابام گفتم اون چه هورمونیه که اگه تو بدن کم باشه آدم افسرده، مضطرب و نگران میشه؟
گفت پول !
واقعا اگه من علم بودم سجده میکردم به این جواب 😐😂
.
یه سوال دارم
به نظر شما ابروی کرگدن رو برداری آهو میشه؟
نه خدایی میشه؟
نمیشه دیگه؟!!!
نکن برادر من! نکن !!
ابرو برندااار😂
.
من دقت کردم حتی جنگ هم واسه پولدارا فرصته و واسه فقرا و مردم عادی تهدید
.