2777
2789
عنوان

تجربه من از فرزند دوم

5901 بازدید | 57 پست

سلام خدمت همه مامانهای گل


من حدود چهارماهه بچه دومم رو زایمان کردم 

پارسال خیلی دو دل بود که بچه دوم رو بیارم یا نه

چون بچه بچه اولم کولیک شدید و رفلاکس آلرژی داشت و خیلی اذیت شدم، بی تجربه بودم و ناشی، حدود دو سال هم طول کشید تا آلرژی پسرم خوب شد.


اول اینکه اختلاف سنی بچه هام تقریبا پنج سال میشه


دوم اینکه بچه دومم هم عین اولی کولیک و رفلاکس آلرژی داره، یعنی پروتئین گاوی و مواد آلرژی زا مثل کیوی، گوجه، بادومان و .... نمیتونم بخورم و تو رژیمم


اما تجربم که شاید به درد بعضیا بخوره

اگه اعصاب ندارید، اگه حوصله ندارید اصلا اقدام برای بچه دوم نکنید تا شرایطتون اوکی بشه چون واقعا مادر کم میاره

مورد بعدی اینکه یه وقت کمکی نیازه یعنی حتما باید کسی کنار آدم باشه، من متاسفانه هم خودم هم بچه هام جند بار مریض شدیم و خواهرم خدا خیرش بده اومد کمکم وگرنه واقعا نمیدونستم چکار کنم چون همسرم نیست به خاطر شغلش


توان جسمی و روحی مادر باید زیاد باشه، چون شب نخوابی زیاد داری، مسئولیت یه زندگی رو دوشته، دوتا بچه رو همزمان باید نگهداری و مراقبت کنی


خلاصه اگر کسی نیست کمکتون، مخصوصا اگه بچه اولتون کولیکی بوده احتمال بدید اینم مثل اون بشه، همه میگفتن دومیت اینجور نمیشه و همش امید واهی بود

باید با اصل موضوع کنار اومد و پذیرفت


خلاصه که اول فکراتونو بکنید، سبک سنگین کنید، بچه اول از آب و گل درمده باشه و ببعد انشاالله اقدام کنید

بچه اول من کولیکی بود دومی نبود خداروشکر

میشه برای برآورده شدن حاجتم صلوات بفرستی؟خواسته ای دارم که هرچی سعی کردم بهش نرسیدم و تا مرز افسردگی رفتم اما ناامید نشدم و به لطف و رحمت الهی امیدوارم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

البته کولیک تو پسرها شایع تر هست ،بچه دوم من دختر بود

میشه برای برآورده شدن حاجتم صلوات بفرستی؟خواسته ای دارم که هرچی سعی کردم بهش نرسیدم و تا مرز افسردگی رفتم اما ناامید نشدم و به لطف و رحمت الهی امیدوارم...

بچه دوم ک میاد اون حس مادرانه عمیق ب اولی خیلی کم میشه و در حقش ظلم میشه،من یاد اون روزهای بعد تولد دومی میفتم ،شرمنده دخترم میشم ،براش ضربه بود 

الهی امضای خدا پای همه آرزوهات💖💖💖

من دخترم نزدیک سه ماهشه و دارم به بچه دوم فکر می کنم چون سن من ٣٧ ساله، می ترسم دیر بشه برام

همین یکی هم کلی وقت و انرژی می بره اما باز هم به بچه دوم خیلی جدی دارم فکر می کنم تا بچه م تک فرزند نباشه

خانواده م شهر دیگری هستن و تنهام در یزد

الان که این صحبت های شما رو خوندم واقعا دو دل شدم

بچه دوم ک میاد اون حس مادرانه عمیق ب اولی خیلی کم میشه و در حقش ظلم میشه،من یاد اون روزهای بعد تولد ...

من هم تو بچگی این مشکل رو داشتم،با اومدن خواهر با اینکه کلاس اول میرفتم تمام توجه والدین سمت اون رفت مخصوصا محبت پدرم کاملا از من برداشته شد ،چون خانوادم اعتقاد دارن بچه کوچیک تر همیشه باید اولویت باشه ،این روند رو در بچه سوم و چهارم هم داشتن

بخاطر همین بعد از تولد بچه دومم ،بچه اولم که ۳سال و نیم بود رو کاملا مرکز توجه قرار دادم و تا مدت ها سعی میکردم همه توجه من در حضورش به خودش باشه ،وقتی میخوابید یا منزل نبود به دومی توجه میکردم،الحمدلله هیچ حسادتی تا حالا نداشته،فقط چون همسرم خیلی به بچه دومم چون دختر هست توجه مبکنه،پسرم دلخور میشه😢

میشه برای برآورده شدن حاجتم صلوات بفرستی؟خواسته ای دارم که هرچی سعی کردم بهش نرسیدم و تا مرز افسردگی رفتم اما ناامید نشدم و به لطف و رحمت الهی امیدوارم...
به خدا منم خسته ام، خیلیییی بعضی وقتا واقعا کم میارم

من کم اورده عالمم عین میمونا از در و دیوار اویزونن صبح تا شب البته پسرم بیشتر مواقع خونه مامانمه فاصلشون هم دو ساله 🤦

درخواست دوستی ممنوع❌وضعیت سایت جوریه که دیگه فکر میکنمم خودمم فیکم هنوز لو نرفتم🥴

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792