2777
2789
عنوان

چرا زندگیم اینقدر سخت بوده ...

259 بازدید | 7 پست

دلم گرفته اومدم اینجا این متن رو بنویسم شایدم هیچکس نخونه اما نمیدونم چرا احساس کردم اگه بنویسم ممکنه خالی بشم 


۸ ماهه بودم مادرم فوت کرد و بچگی رو با حسرت داشتن مادر بزرگ شدم نه برادر داشتم و نه خواهر یادمه می‌نشستیم یک گوشه فکر میکردم ک مادرم کنارم نشسته و با یک فرد خیالی صحبت میکردم مثلاً میگفتم امروز تو مدرسه این اتفاق افتاد و اون اتفاق افتاد 

بخاطر همین همه فکر میکرد ن که دیوونه هستم 


بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

پدرم ازدواج کرد مادر ناتنی اولیم بد نبود و با من اصلا کاری نداشت اما ۱۹ سالم ک شد بخاطر سرطان روده فوت کرد و پدرم دوباره دوسال بعد ازدواج کرد این خانم یک پسر ۱۷ ساله هم داشت ک با خودش آورد 

و این پسر منو خیلی اذیت میکرد و ب پدرم ب دروغ چیزایی میگفتن ک من اصلا انجامش نداده بودم و پدرم منو میزذ 


مجبور شدم ب اولین خواستگار ک خلاف کار بود و سابقه زندانی داشت ک اومد جواب بله بگم ک خودم رو از چاله انداختم تو چاه

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز