همیشه هم مردا بد نیستن

شوهرم امشب تعریف میکرد همکارش با زنش مشکل داشتن سر خانواده و رفتارای زنه که خونواده شوهره رو سال ب سال دعوت نمیکرد و مادر شوهرش یبار مریض شد چون تک پسر بود چند روز اوردش زنه قهر کرد و رفت و از این داستانا داشتن بعد یبار بحثشون میشه مرده از خونه میره بیرون این زنش زنگ میزنه داداشاش میان قفل خونه رو عوض میکنن چند ساعت بعد که شوهره میره خونه هر چقدر کلید میندازه و ز میزنه هیچی ب هیچی این بنده خدا هم میره خونه مادرش ب قهر و چند روز میمونه تو این چند روز زنه میره مهرشو میزاره اجرا اموال مرده رو توقیف میکنه بعد جالبه میره آگاهی اعلام مفقودی میزنه برای شوهرش چقدر مردم فریبکارن بعضی ها خلاصه شوهره میفهمه و پیگیری میکنه و میره برای طلاق زنه اقدام میکنه زنه هم از مال و منال فقط ماهی چهار ملیون دادگاه براش برید و بقیه اموال رو آزاد کرد مرده هم حسابی لج کرد همه اموالشو زد بعد ازادی ب نام مادرش  بیمه و بیمه تکمیلی زنه رو قط کرد و الان زنه مونده و ماهی چهار ملیون و یه بچه که حضانتشو مرده گرفته میخواد بگیره ولی مادر مرده گفته نگیر بزار بمونه پیش زنه انقدر براش خرج بتراشه تا دق کنه مرده هم دادگاه گفته چون حضانت با پدره نمیتونه زنه شکایت نفقه اولاد کنه بده تحویل پدرش  خلاصه زنه طمع کرد و الان شد این وضعیتش بعضی زنا دور از همه خیلی هارن اخه مرگت چی بود  انقدر ادا داشتی بعد شوهره مثل ماه جای برادری زنه رو هر کی میدید باورش نمیشد این زنشه انگار ده سال ازش بزرگتر بود  خودم چند سال پیش تو عروسی بکی از همکارای شوهرم دیدم باورم نشده بود بعد انگار از دماغ فیل افتاده بود انقدر قیافه میگرفت