شوهرم فکر میکنه زمان مجردی من با پسرعموم بودم و عاشق هم بودیم .
چون فقط یک بار زمانی که مجرد بودم پسر عموم تو جمع گفته دوست داشته با من ازدواج کنه
حالا شوهرم هر وقت پسرعموم می بینه حالش بد میشه
. حتی تو مراسم عموم راضی نبود برم تا اینکه با هزار بدبختی رفتم و بعد از چند دقیقه دیدم با وضع بد و لباسای خاکی اومده مراسم .
بهش میگم چرا با من ازدواج کردی وقتی همچین فکری راجبم می کنی میگه عاشقت هستم نمی خواستم ماله کسی بشی .
اینم بگم که شرایط طلاق ندارم و شوهرم به هیچ عنوان طلاقم نمیده.