همچین چیزیو تجربه کردید؟؟
نه
اوهوم
فامیل بود؟
من نع ولی یکی از آشناها بله خیلی سختع
آره منم الان خواستگارقدیمیم خونم بودخیلی منومیخاست
هعی... خیلی وقته باهاش ارتباط ندارم و از همه جا بلاکش کردم
دست رو دلم نزار
تنها فرشته م بود چهار سال از تبریز به یزد برا دلتنگیام رفتم
داداشم تجربه کرده
بله من حتی عروسیشم رفتم
اره عشق جوانی
چه روزا که خستگی ۱۳ ساعت راه با دیدن چشاش از یادم میرفت برام شیرینی با حلاوتی داشت صداش
اره ولی قبلش من رفتم عکس شوهرمو نشونش دادم. اونم یه کاره رفت خونه عکس زنشو اورد.
خنده بازاری بود😅
البته اونزمان نمیدونستم چقد دوسم داشته
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز