2777
2789
عنوان

بیاین داستان زندگیمو بگم

457 بازدید | 39 پست

خانوما من ۲۹سالمه شوهرم ۳۴ ۵ساله ازدواج کردیم ی دختر ۱سال نیمه داریم ۴ ۵ماهی دوست بودیم

شوهرم از اول دستش تنگ بود و هیچی نداشت و هیچیییی برام نخرید از همون روز اول خرید خیلی چیزامو مامانم خرید ک پیش فامیل سرافکنده نشیم

خانوادشم یا نداشتن یا کمک نکردن ک هنوزم نمیدونم دارن یا نه!

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شوهرم یکم درک و احساسش پایینه 

ما جند وقت پیش خونه خریدیم ک ماهی ۱۵تومن قسط میدیم ینی کل حقوق شوهرم

شوهرم ۵ صبح میره تا ۸ شب سرکار بعدشم میره اسنپ

منم تصمیم گرفتم کمک خرج باشم ۵ عصر میرم سرکار تا ۱۱ شب ک میاد دنبالم دخترمم خونه ی مامانم می مونه منم صبحا میرم خونه مامانم پیش دخترم عصر میرم سرکار

گاهی شبم خونه مامانم میرم تا شوهرم شبم بره اسنپ گاهیم میام خونه خودمون

بخاطر همین تایم کاری زیاد و ندیدن همدیگه ما خیلی ازهم دور شدیم شوهرم سمتم نمیاد

منم چون زیاد نمیبینمش بد بین میشم همش حس میکنم راه خیانت بازه و ی روز حتما خیانت میکنه برای همین منم کلا شوهرمو گذاشتم کنار بهش اهمیت نمیدم

کلی بد و بیراه میگم و اون سکوت میکنه امشب میگفتم خیلی بی لیاقتی ک همش منو میبری خونه ی مامانم تو از زندگی هیچی نمیدونی و اون سکوت میکرد

جون شرایط مالیمون هم ضعیفه اصن به من پول نمیده من از مامانم خرجی میگیرم آقا هرچیم دستش بیاد خرج ماشینش میکنه(البته به گفته خودش)چون من حس میکنم زیر آب میره اگه یکمم پول دستش باشه برا خودش پنهون میکنه

دخترم و من سرما خورده بودیم همش ۹۰۰ تومن زد به کارتم ک کافی نبود تازه خرج بیمارستان دخترمم مامانم داد

شوهرم نیومد دخترمو ببینه دورا دور حالشو از من میپرسید

حال منم که اصلا نپرسید و براش مهم نبود

از دستش خسته شدم از بی محلی هاش از خرجی ندادنش از اینکه قدرمو نمیدونه ک پا به پاش کار میکنم و احساس مادرانمو زیر پا گذاشتم

خیلی خستممممم دوست دارم تقاضای طلاق بدم و برم

بنظرم همین راه درسته

نه راه درست این نیست به این زودی به خاطر بی محلی نه نه .. از مادرتون کمی فاصله بگیرین سعی کنید کمتر ...

خب مامانم نباشه نمیچرخه زندگیمون

مشاور چند بار رفتم با شوهرم آخر سر مشاور برگشت گفت این هیچی نفهمیدا اگه میخوای خودتو درست کن تا بتونی راه بیای باهاش

منم راستش یکسال گذشته از اون مشاوره سعی کردم ولی نتونستم باهاش راه بیام

طلاق نه.

اینهمه خانوم اقا ک باهم شاغلن و زندگی میکنن.

حتی زندایی من با دو تا بچه ی زمانی مجبور شد برای ادامه تحصیل بره ی شهر دیگه.فقط جمعه ها بهشون سر میزد.تحمل کردن تا درسش تموم شد

زندگی بالا پایین داره.بنظرم طلاق راهش نیست


قسمتی از سخن های کوروش کبیر:بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی که دوستش داری همش رنج و عذاب است.پس اگر همچون مثل خود نیافتی مثل خدا تنها باش.واگر یافتی او را چنان حافظ باش که گویا جزوی از وجود توست.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز