خاطرات آشنایی و ازدواج می تواند یکی از شیرین ترین لحظات و دوران در زندگی هر شخصی باشد. بعضی وقتها خاطرات آشنایی شیرین یا تلخ است اما سرانجام خوبی در ادامه دارد. خاطرات آشنایی شما با همسرتان چگونه بود
چه موضوع جالبی :))) همکلاسی دانشگاه بودیم . سر پایان نامه ارشد برامون کلاس آموزشی کذاشت که کمک بچه ها کنه نگو به خاطر اینکه منو بیشتر ببینه این کار رو کرد .وسطای ترم که بهم پیشنهاد ازدواج داد و خیالش راحت شد کلا کلاسی رو هم که گذاشته بود پیچوند :))))))
ما هم تو بیمارستان اشنا شدیم من استاژر بودم ایشونم رزیدنت
من کارمند شورای حل اختلاف بودم و شوهرم پرونده مطالبه وجه داشتن که پرونده ایشون اشتباهی از دادگاه میاد شورا و....... و الان یه دختر دارم
یکی از دوستام توی دانشکده منو برای داییش خواستگاری کرد و ازدواج کردیم الانم 8سال گذشته و یه دختر داریم شکر خدا
منو همسرم توی محل کارمون باهام آشنا شدیم و ازدواج کردیم.الانم منتظریم تا اسفند ماه کوچولومون بدنیا بیاد:)
ما با هم اینترنتی آشنا شدیم
شوهرم پسرخاله ى دوستم بود منو دیده بود و ازم خوشش اومده بود.فروردینم نى نى مون بدنیا میاد.
سلام.من وهمسری همسایه بودیم .خداروشکر الان خیلی خوشبختیم وپسر یکی یدونم خوشبختیمونو دوچندان کرده.خدایا شکرت.
باهم سر کلاس امداد آشنا شدیم
همسرم از اقوام بود اما سالی یه بار هم همدیگه رو نمی دیدیم امد خواستگاریم من جواب رد دادم تا یه سال مدام میامد و میرفت و ... وقتی ازدواج کردیم گفت از بچگی دوستم داشته الان 6 سال با همیمم و یه پسر 2 ساله دارم
همسرم دوست داداشم بود همش میدیدیم همو ولی اصلا فکر نمیکردم باهاش ازدواج کنم 3 بار پیشنهاد داد در عرض 2 سال, رد کردم ولی بعد احساس کردم که عاشقش شدم بعد یه مدت کوتاه که دوباره اومد قبول کردم.... الان روزی هزار بار شکر میکتم که با همچین ادم خوش قلبی ازدواح کردم...
من و همسرم با هم اینترنتی آشنا شدیم و خدا رو شکر از همسرم راضی هستم
دوست صمیمی خواهرم خاله همسرم بود که معرف ما شد.همیشه دعاش میکنم که منو با همچین انسانی اشنا کرد7ساله باهم هستیم و 1پسر2ساله دارم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
