2777
2789
عنوان

هفته آینده میرم خونه مادرشوهرم

458 بازدید | 39 پست

باتوجه به اینکه راهمون دوره مجبورم شب هم خونشون بمونم و ۴.۵ روزی مهمونشون هستم ( اخرین بار ۴ ماه پیش خونشون رفته بودم، نامزدیم )

البته خیلی اصرار دارن که زودتر بیا و بیشتر بمون ولی خب طبق چیزی که حدقل ازاینجا یاد گرفتم هرچی کمتر بمونی بهتره😅

الان مشورتی که میخوام اینه هنوز تازه ۵.۶ ماهه نامزد کردم توی خونشون چجوری رفتار کنم، چیا رو رعایت کنم؟ 

بالاخره بعد از هففففت سالی که راحت هم نگذشت من و عشقم بطور رسمی مال همدیگه شدیم و اِسممون رفت توی شناسنامه ی همدیگه(: هفت سالی که سرشار از عشق و صبر بود🫂 ۳ سال اول رو من برای بهتر شدن موقعیت و شرایطش صبر کردم و ۴ سال اخر رو اون، تا رضایت پدرم رو بگیره(: وقتی ثمره ی این هفت سال عشق و صبر رو به شکل یه حلقه ی خوشگل💍 هرروز میکنی توی انگشتت حس خیلی قشنگیه🥰 این حس قشنگ رو برای تمام عاشقان ارزو میکنم💞 من درکتون میکنم که گاهی چقدر سخت میشه🫂

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نرو بست تو‌اتاق بخواب 

با شوهرت برید بیرون شهرشون ببین و ناهار بیرون بخور شب خونه باش و کمک‌مادر شوهرت کن اماده خور نباش

از ما بپرس ک بگوییم درد چیست مشتی صغیر مصلحت عام میکنند🤍 ترومای من این بود ک باید از خودم در برابر کسایی دفاع میکردم ک قرار بود مراقب من باشند

خیلی رو بده بهشون سوارت بشن نه خیلی خودتو بگیر ک نتونن باهات ارتباط بگیرن خیلی ب شوهرت نچسب شیک بپوش شیک حرف بزن 

میگن دعای نی نی سایتی های عزیز خیلی گیراس میشه دعا کنین حقی ک واسه ماس بهمون برگرده

کمکش کن

تو غذا درست کردن

تو کارای خونه

با هم حرف بزنین بیرون برین😍

این کارایی ک من خودم میکنم منم مادرشوهرم اینا دورن و هر وقت میرم سعی میکنم کلی بهمون خوش بگذره😍

میریم بازار

خرید

یه شب میریم پارک

شام میریم بیرون

و....

طلاق بگیر 

وقتی حالم خوبه باهاش چرا طلاق بگیرم

فکنم یکم حالت خوب نیس دری وری میگی

بالاخره بعد از هففففت سالی که راحت هم نگذشت من و عشقم بطور رسمی مال همدیگه شدیم و اِسممون رفت توی شناسنامه ی همدیگه(: هفت سالی که سرشار از عشق و صبر بود🫂 ۳ سال اول رو من برای بهتر شدن موقعیت و شرایطش صبر کردم و ۴ سال اخر رو اون، تا رضایت پدرم رو بگیره(: وقتی ثمره ی این هفت سال عشق و صبر رو به شکل یه حلقه ی خوشگل💍 هرروز میکنی توی انگشتت حس خیلی قشنگیه🥰 این حس قشنگ رو برای تمام عاشقان ارزو میکنم💞 من درکتون میکنم که گاهی چقدر سخت میشه🫂

سنگین و رنگین باش،از خودت و خانواده ات زیاد حرف نزن یعنی تو دار باش،توی کارها کمک مادرشوهرت کن البته نه به حدی که انگار تو صاحبخونه ای و اونا مهمون،جای خوابتو اونا تعیین کنن که پیش همسرت بخواب خودت پیشنهاد نده و سبک بازی درنیار

👨‍👩‍👧
کمکش کن تو غذا درست کردن تو کارای خونه با هم حرف بزنین بیرون برین😍 این کارایی ک من خودم میکنم م ...

چقدر عالی 😍

بالاخره بعد از هففففت سالی که راحت هم نگذشت من و عشقم بطور رسمی مال همدیگه شدیم و اِسممون رفت توی شناسنامه ی همدیگه(: هفت سالی که سرشار از عشق و صبر بود🫂 ۳ سال اول رو من برای بهتر شدن موقعیت و شرایطش صبر کردم و ۴ سال اخر رو اون، تا رضایت پدرم رو بگیره(: وقتی ثمره ی این هفت سال عشق و صبر رو به شکل یه حلقه ی خوشگل💍 هرروز میکنی توی انگشتت حس خیلی قشنگیه🥰 این حس قشنگ رو برای تمام عاشقان ارزو میکنم💞 من درکتون میکنم که گاهی چقدر سخت میشه🫂
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز