بعد اینقدر رو من حساسه خودشو با من مقایسه میکنه من سه ماه یکبار بخوام برم جایی حالش بد میشه میاد پشت پنجره نگاه میکنه چی خریدی چی دستته
با یکی دیگه همسایه هامون چند سالیه رفت و آمد خانوادگی داریم خونه هم میریم ناراحت میشه چرا به من نمیگید بیام منظورش اینه که خودشو بندازه خونه این و اون بدون اینکه خودشم دعوت کنه اعصابم و چند روزه ریخته بهم فکر کنید حس کنی یه نفر همش زندگیتو زیر نظر داره بهش گفتم مگه تو مهمون داری یا میری مهمونی منو میبری که توقع داری اما آروم نشدم هنوز