دارم دق میکنم،خیلی حالم بده میخوام از فردا شروع کنم ولی استرس داره منو میکشه،اخه چجوری دلم بیاد،من یه بچه دیگم دارم واسه اونم این عذابو کشیدم ولی الان دیگه اینقد دلم میسوزه که حالمو بد کرده،مادر بودن خودش یه عذابه
ای جانم
من سر اولی دو سه روز این حالو داشتم. ولی سر دومی از حدام بود الان از صحبتای شما عذاب وجدان گرفتم
اگه ذره ذره ازش بگیری نه خودت عذاب میکشی نع اون،یهو نگیر
چند وقته اشه میخوای از شیر بگیری ؟
منم خیلی ناراحتم ک چند ماه دیگه میخوام از شیر بگیرم
چندماهشه؟
اگر وقتش رسیده اصلا استرس نداشته باش
و این مرحله هم راهی برای رشد و سلامت فرزندت
یه روند طبیعی زندگیه نمیشه که همیشه بهش شیر بدی
ولی به این فکر کن چقدر راحت میشی
دواش صبرزرده
اصلا بچه دورت نمیاد ک بخوای عذاب بکشی من حتی تو خواب هم نخورد همون شب اول
منم سر بچه بزرگم اینجوری بودم ولی وقتی دیدم اصلا شیر نداشتم عذاب وجدان گرفتم چرا زود تر اینکارو نکردم
من هر وقت میخواستم از شیر بگیرم و میگفتم این دفعه ی آخره با بچه که شیر میخورد اشک می ریختم الان یادم اومد دوباره اشکام اومدن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
