ن میدونی چیه..
خونوادش شدیدمخالف ازدواجمونن البته باباش.برااول باربعدیسال خورده گفت سخت هس ولی شدنیه درس شدن و مخالفتشون اینواول باربودگفت همیشه میگفت نمیشن.
اماازبس مخالفت کردن سردشدم برازن گرفتن منم گفتم حالا ک خودت نمیخای حرفی نمیمونه دیگ ن اون چیزی گفت ن من بنظرت برمیگرده
مادرش اول همه مخالف بود ک دوماه هست راضی شده یسالونیم باهم بودیم
فقط برگرده میادش بنظرت