2777
2789
عنوان

اگه به فکر بچه ی دوم افتادم بیاین بر.ینین بهم 😑

| مشاهده متن کامل بحث + 643 بازدید | 30 پست

من نمیدونم بخدا مامانبزرگای ما همشون ۱۱ تا ۱۱ تا بچه زاییدن دروهمسایه وزنهای قدیم همه ۱۰تا ۱۲تا زاییدن همه هم پشت سرهم ..بعد چجوری ما یکیشونمیتونیم بزرگ کنیم منم دخترم یکسالشه مامانم کمکم زیادمیکنه ولی وقتایی ک نیستش ازخستگی وفشارزیاد دیوونه میشم وواقعاکم میارم

اللّهُمَ صَلِّ عَلی‌مُحَمَّد وَ آلِ مُحمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

فقط باید صبح زود بیدارش کنی ساعت ۸ بیدار شه. صبحونه  بخوره بازی کنه بیرون ببریش خسته شه اگه بعد از ظهرم میخوابونیش یک ساعت بستشه ،،بعدش خوابش تنظیم میشه شبا ۸//۹ بیهوش میشه

در گاوبازی جایزه نفر اول به کسی تعلق میگیره که نسبت به حملات گاو بهترین جاخالی را داده ،نه به کسی که با گاو درگیر شده،در زندگی هم وقتی گاوی به سمتتون میاد حتما کنار بکشید .!😏درگیری با گاوهای زندگی بی فایده است.
عزیزم حق داری اینطوری سخته شاید سیر نمیشه نمیخوابه شب قبل خواب تو شیشه بهش شیر خشک بده بخوره قشنگ ...

بابا بخدا سیرش میکنم قبل خاب نصف کاسه غذا میدم بهش اما انگار اصلا بچه بیماریه نخوابیدن داره هی غلت میزنه گریا میکنه. نه تو گهواره میخابه نه رو پا باید حتما می می بخوره.آی خدااااا

  عزیزم اون بچه جز شما که مادرشی پناهی نداره کارهاشم عمدی و برای اذیت شما نیست کاملا هم حس میکنه دوستش ندارین یا دارین تحملش میکنین ازت خواهش میکنم باهاش مهربون باش و همینجوری دوسش داشته باش من تازه دو قلوهام دو ساله شدن خیلی بهتر میشن بزرگ بشن و حرف بزنن    

مامان دوقلوها   
من نمیدونم بخدا مامانبزرگای ما همشون ۱۱ تا ۱۱ تا بچه زاییدن دروهمسایه وزنهای قدیم همه ۱۰تا ۱۲تا زایی ...

همون والله. مادرشوهرم میگه من ۱۰ تا یچه زاییدم اگه یدونش مثل بچه ی تو بود همونجا پرونده ی بچه رو میبستم .بچه های ما انگار غش میکردن میخابیدن نفهمیدیم کجا و چطوری بزرگ شدن😐

اشتباه منو نکن...بخدا آرامش نداری....خسته شدم اززندگی بخاطر بچه ها....روزی چندین بار خونه رو جارو میکنم...ولی انگار هزار سال جارو نشده...نه خوابی درستی...موقع مدرسه رفتن هم همش درگیر تکلیفشون دخترمن ساعت ۲میرسه خونه از ساعت ۳عصز تا۷باید تکلیفشون کمک کنم بنویسه...بخدا دارم روانی میشم

فقط امیدم به بعد از شیر گرفتنشه. یک و نیم ساله حسرت یکساعت خاب رو دلم مونده خستم خسته

منم مثل شمام دخترم هفت ماهشه یه ماهه بغل هیچ کی نمیره همش بغل خودمه شبم که نگم برات تا صبح دهنمو سرویس میکنه ولی من با پسدونک قولش میزنم ولی زیاد بلند میشه یعنی اسیرم روزا هم یه زره میخوابه به هیچ کاری نمیرسم کلا دربست در اختیارشم 

فقط امیدم به بعد از شیر گرفتنشه. یک و نیم ساله حسرت یکساعت خاب رو دلم مونده خستم خسته

منم اینطور بودم 

گلم شاهدونه بخر آسیاب کن روزی دو بار هر بار دو قاشق دو ساعت مونده به خوابتون بخور خیلیییییی کمک میکنه 

بعدم سعی کن وعده اخر که شیر میدی که میخابه هم  خسته باشه و هم خیلی گرسنه تا یه شکم سیر بخوره

همون والله. مادرشوهرم میگه من ۱۰ تا یچه زاییدم اگه یدونش مثل بچه ی تو بود همونجا پرونده ی بچه رو میب ...


اره بخدا منم از مامانم و مادرشوهرم و زنهای قدیم ک سوال میکنم میگن بچه های ما یه نون و چای شیرین تیلیت میکردیم به بچه هامون میدادیم از غروب میخوابیدن تافرداصبح نه دست میزنن نه پا فرداهم که بیدارمیشدن بادوتا کاسه ای بشقابی چیزی سرگرم بازی میشدن 

وای ماشالله بچه های این زمان عامو بلانسبت دست تو کو.ن آدمم میکنن بخدا من دیروز از بس گریه کردم ک نفسم قطع شد،خیلی ماشالله پرجنب جوش وفضول شدن بچه ها

اللّهُمَ صَلِّ عَلی‌مُحَمَّد وَ آلِ مُحمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 

شرایطم دقیقا مث تو بود،الان تقریلا ۲۲ماهشه پسرم،از شیر گرفتمش،یه ماهه!!!!!یعنی تو ماشین،تو مسافرت،همش دزحال میکیدن سینه بود،اژم هیچی نمونده بود،شبا هر نیم ساعت بیدار میشد،سینم دهنش بود،ب اعصاب روانم فشار اورده بود..چون شب تاصب شیر میخورد،غذام نمیخورد،ن صبونه.ن ناهار ن شام،شیرمم اونقد سیرش نمیکرد هی بهم میچسبید،بهت بگم الان یه ماهه ک از شیر گرفتمش میفهمم زندگی یعنی چی،باور میکنی؟؟تو مهمونی همجا،لباس من همش بالا بود،یا تو اتاق خاب بودم درحال شیر دادن😐😐اب بدنم انقد کم میشد در اینحد!!!!از شیر ک گرفتم.باعث شد شام بهتر بخوره.شبا بهتر بخابه...صب صبونه بخوره،شکمش سیر بشه.کمتر بمن بچسبه!تو هفتم یکی دوبار میبرمش خانه بازی،و پارک و پاساژ،ادم و بچه هارو ببینه،ارتباط گیریش خوب ش،خداروشکر رفتاراش خوب شده،برا خودش تو خانه بازی،بازیشو میکنه،ارتباط میگیره با ادما تو پاساژ و مغازه(این خانه بازی بردن وپارک و پاساژ گردی و من از وقتی راه افتاد شروع کردم تقریبا۱۴/۱۵ماهگی)

خدایا شکرت♥
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز