سلام الان که از اتاق یه صدایی شنیدم ترسیدم واقعا
من اعتقاد دارم. اخه یکی از فامیلهامون خونشون جن داشت خیلی اذیتشون میکرد
خونشون سه طبقه بود میگفت میرفتیم بالا پشت بوم فرش بشوریم درو از بالا قفل میکرد، کلیدو برمیداشت فرار میکرد صدای نفساش میومد وقتی شبا بیدار میشدیم. رو مبل نشسته بودن
یا میگفت قیافشو شکل فامیلمون میکرد میومد مهمونی وقتی میرفتن تازه مهمونمون میومد میگفتن مگه الان اینجا. نبودین اونا میگفتن نه والا بعدش میفهمیدن کار جنه
خیلی ترسناکه