آشنا ک نیست همسایه میشه گفت پیره و تنها بعد همیشه میاد تو پیش مادرشوهرم میگه من شوهر خواهرم ک مرده رو میبینم ک میاد میزنه تو سرم....میگه خواب هم نیستم بیدارم میبینمش همیشه شبا..بعدم همیشه میگه ک سرش خیلی درد میکنه حتی یه روز سرشم باد کرده بود بعد حالا مادرشوهرم میگه این جن داره جن ها و میبینه فکر میکنه شوهر خواهرشه ....
اینم بگم ک بنده خدا میگفت تو خونه قبلیم خوب بود اینجا ک اومدم اینجوری شدم میگفت شب ک میشه غصم میگیره هر چی هم دعا میگیره یه چند روز خوبه باز همون جوری میشه میگه قرآن هم میزارم بازم میاد میزنه منو...عجلل خالق