مادرشوهرم خیلی دخالت میکنه

رفتیم زیارت ماه عسل مشهد زنگ زد میگه دعام کن

منم گفتم امام رضا هرچی برامن میخواد قسمت خودش کن

نمیدونی که

من نامزد بودم منو سه سال قهر گذاشت که شوهر کنه

)زنگ زدن که داره ازدواج میکنه گفتم خدا مثل خودتونو قسمتتون کنه از خودشون بدتر قسمتش شد

مادرشوهرش جرش داد ۳،۴ سال قبل کرونا گرفته مرده پسره میگه مامانم مرده تو رو نمیخوام)  قبل من عروس شد رفت مشهد من ۴ ماه بعدش رفتم مشهد عروس شدم

بهم میگفت مگه مطلقه ای عروسی نمیخوای میری مشهد

مادرشوهرش نزاشتن پسرشون براش عروسی بگیره قبل من رفت مشهد

هرچی برا من میخواست قسمت خودش شد 

ولی تویه ساختمونیم همو میبینیم نمیزارن هم از اینجا بریم

گفتم بیا بخون ببین چه جونورایی پیدا میشن

منتظر فرصت اتیش بندازع

عقده ایی

مادرشوهر که زنگ زد بیا دختر ازدواج میکنه برا عقدش بیا شوهرش عاشقش شده میخواست منو بسوزونه منم نرفتم

بدا خبر رسید تو نامزدی پدرشو دراورده

شوهرش گفته وقتی مامانت مرد میام میبرمت

یبار گفته اونقدر نگهت میدارم که نتونی بچه دار بشی 

مادرشوهرمو یبار کتک زده 

خواهرشوهرمو کتک میزد خیلی

جدا نشد همون طوری مونده

اونم این دختر اونقدر سوزونده که وحشی شده چطور اوایل خوب بود مهندس بود داماد بزرگه اخ بود این اقا بود 

این بدبختم روانی کردن ننشم مرد دیوانه شد

هرچی هست سر خواهرشوهرمه یه حرف بهش میگی مثل مجنون داد میزنه جیغ میکشه بخدا هیچکس اینو تحمل نمیکنه اخلاقش خیلی بده شوهرم اونیکی برادرش میگن اخلاقت خوب کن نمیتونی با کسی بسازی با این روش به همشون فحش میده

متنفرم ازش

الان تو چشام نمیتونن نگاه کنن منم سپردم به خدا چوب خدا صدا نداره میسوزه دختر ،منو بچمو میبینه

به پسرمن میگه پسرمممممممممممم😑

سوهرمم خیلی دویداره بچه اونم چند تا

ولی خداااروشکر الان میگه تو این موقعیت و گرونی الان بچه دوم خوب نیست