یهو ازم سرد شد؟!
میخوام صادقانه همه چیو بگم.فقط صبور باشین تا کامل توضیح بدم
+من بعد از یه شکست عشقی که نمیخوام بهش ورود کنم با این دختر خانم آشنا شدم و راستش اولش این قضیه خیلی برام جدی نبود
خب
یکی بهتر از تو پیدا کرد لابد
شما پسرا وقتی نگاهتونو می‌دزدید دلیلش چیه؟
باید زود میگرفتیش
اینم بگم که این دختر خانم شهرستانی بودن که من اهلشم و من ساکن تهرانم.رابطمون چن ماهی ادامه داشت و این دختر خانم به مرور زمان واقعا داشت روی من تاثیر مثبت میذاشت
خب
یه بار که من رفتم شهرستانمون برا دیدنش گفت خواستگار داره و منم راستش اون تایم انقدری شرایطتم از لحاظ مالی اوکی نبود برا ازدواج
سریعتر بنویس خب
سر همین منم گفتم که حالا برو با طرف یه حرفی بزن ببین چه طوریه.یعنی راستشو بخوام بگم چون از حسش به خودم مطمئن بودم گفتم میره اون خواستگارشو میپیچونه.و حتی با خودم میگفتم مگه ازدواج الکیه تا این بخواد با اون آدم آشنا و ... کلی طول میکشه .رفت یه جلسه صحبت کرد و اومد گفت تکلیف منو مشخص کن.خلاصه دعوامون شد و اون گفت دیگه به من زنگ نزن و خلاصه کات کردیم
کات کردیم و دیدم ۲۰ روز بعداز این عکسایی که دسته همو گرفتن گذاشت تو اینستاش و به من شوکه عجیبی وارد کرد.باورم نمیشد به این سرعت عقد کنه
و واقعاحالم بد شد.یعنی باورم نمیشد انقدر الکی الکی ازدواج کنه.تا یه کی دو ماهی خلاصه درگیرش بودم.تا اینکه چن ماه گذشت و یه روز دیدم بهم پیام داد که خدا ازت نگذره و ....
گفت که داره طلاق میگیره و منو مقصر میدونه چون یه جورایی سر من افتاده تو لج و لجبازی و عقد کرده.و شوهرش رفتارهای عجیب غریب ،سرکوب گرانه داشته.منم گفتم مقصر خودت بودی که بدون هیچ شناختی رفتی عقد کردی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
