من همش نگران آیندمم ... نپرسید چرا ازدواج نکردی و از این سوالا ... همیشه میترسم تنها بمونم و اونیکه قدرمو بدونه و اذیتم نکنه و خوب باشه برای من وجود نداره و من هیچوقت نمیتونم مادر بشم .... خیلی میترسم ... این فکرا خیلی اذیتم میکنن بچه ها
عزیزم تو ایران یکم سخته اکه من تو این شرایط بودم ترجیح میدادم از ایران برم و یه جای اروم زندکی کنم دور از حرف و نکاه های کنجکاو مردم حتی اونجا حس مادر شدنم تجربه میکردم
مـا بچّـه بــودیــم ني ني سايت نبود که .... اینجـاهـا ه مش بیـابـون بود
بله، دختر عمه من،،، دقیقا ٣٧ سالشه، خیلی هم ناراحته اما مورد ازدواج که مناسب باشه، نداره
لا حَوْلَ وَ لاقـُوّةَ إلّا باللّهِ الْعَلِيِّ العَظيمِ لامَلْجَأَ وَ لامَنجا مِنَ اللّهِ إِلّاٰ إِلَيْهِ.هيچ دگرگوني و نيرويي جز به خداوند والا و بزرگ تحقق نمي يابد و هيچ پناهگاه و جايگاه نجاتي از خدا جز به سوي خدا نيست.
من ۱۷سالمه ۱۳سالگی ازدواجیدم یه دخترم دارم ...ولش بابا ازدواج چیه خوش بگذرونا من خونم تو شیشس ...یا باید دخترمو ترو خشک کنم یا شوهری ک از بچه بدتره اح اخ
کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...//////////////////////// آلبر کامو / یادداشت ها: با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.».