حدود ۶ ماه پیش بود مادربزرگم فوت کرد دیگه بعدش سلیطه گری عمه هام شروع شد بابام فقط بهشون گفت بیایید ارث رو تقسیم کنیم ولی اونا به بابام میگن مگه تو ارثی داری چرا باید ارث بگیری به بهونه اینکه تو کاری برای مامانمون نکردی ولی بابام هربار میرفت مادربزرگم بیمارستان میبرد ازش مراقبت میکرد خلاصه یه سه ماهیه فقط بابام درگیر ایناس حتی کلید خونه ی مادربزرگم دست یکی از عمه هامه و حتی اونم نمیده که لاقل بابام وسایلی که برای خودش بودرو از خونه مادربزرگم بیاره همشونم باهم دست به یکی کردن حتی بابام وقتی بچه بوده پدرش فوت میکنه و مادرشم که میرفته سرکار پدرم فقط از این عمه هام مراقبت میکرده خود بابام زیر ۱۸ سالگی سرکار میرفته و خرجشونو میداده خلاصه که اینا هرچی از دهنشون دراومد به بابام گفتن بلاک کردن یه مشت چرت و پرتم به مامانم گفتن وای یه آدمای رو مخ و مزخرفو دورویین که ذات شیطانی دارن روشونم کم نمیشه ها