2777
2789
عنوان

چیکار کنم بابام بمیره؟

1523 بازدید | 33 پست

دیگه خسته شدم از کارهاش .همه از دستش عاصین

مشکلاتی که بابام گذاشت افسردگی و عدم اعتماد بنفس .....شبانه روز قرص میخورم .بهش هم میگم بیا پیش روانپزشک میگه خودت روانی هستی نه من

دیروز هم رفته بودیم خونه فامیل همش میگفت این دختر بدرد نمیخوره و همش مورد تمسخر قرار میده ،عمه و عموهامم فقط می‌خندن بهم

حداقل میتونم بابام تحمل کنم ولی فامیلاشون نه

حداقل بمیره دیگه فامیلاشو نبینم

😂😂😂وای منم به بابام بگم برو پیش روانپزشک دارو بخور فحش میده میگه خودت روانی،منم خیلی از کاراش حرص میخوردم الان اهمیت نمیدم سعی میکنم هرجور شده طبق میلش پیش برم ساکت شه فقط،تو رفتو امد نکن هروقت آمدن برو بیرون مهمونیا قبلش خودتو بزن مریضی شدید که نری

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اینجوری نگو... روزی میرسه که شب مثل من به عکسش نگاه میکنی التماسش میکنی به خوابت بیاد.... دلت واسش تنگ میشه... 

خدایاشکرت منم بعد هشت سال مادر شدم❤سرطان پدر عزیزمو😭ازم گرفت لطفا یه صلوات واسش بفرست🌹
توی خونه هر چی بگه محل نمیزارم  ولی به زور کتک میبره خونه فامیل

خودتو بزن مریضی میگم مثلا یه روز قبل اینکه مهمونی برید بزن زیر گریه یهو بپیچ به خودت بگو دلم درد میکنه حالت تهوع دارم زیر چشماتم تیره کن با لوازم آرایشی لباتم یکم بی روح کن

بابای  من اولین دشمن منه😑تو. مجردی همش همه جا تحقیرم میکرد ابرومو میبرد.الانم همینه.

واسه بچه های خواهر برادرش بیشتر پدره تا من.

الان از مرحله نفرین کردن پدر رسیذم به نفرین کردن شوهر.

بیخیال باش.این روزا هم میگذره

ما اونجوری که دلمون میخاست زندگی نکردیم،،،جوری زندگی کردیم که مجبور بودیم....حتی نمیدونم بگم چه دعایی کنین که حالم خوب شه هیچی خوشحالم نمیکنه چرا....بچه هام نفس منن ،،هیچوقت فکر  نمیکردم کسی رو تا این حد دوست داشته باشم،مادر بودن واقعا سخته...قلبت بیرون از بدنت میزنه.خدا جونم  بچه هاموعاقبت بخیر کن.حالشون همیشه خوب باشه ،خدایا بچه هام تاوان کارای شوهرمو پس ندن لطفا.... ...خدایا عمر طولانی بهم بده نوه هامو ببینم.موفقیتاشونو ببینم آمینتاریخ امضام ۴۰۱/۱۲/۲۱. .................................دوس دارم همه چی رو ول کنم و برم.زندگیم خیلی مزخرف شده.عذاب وجدان دارم که دوتا بچه رو تو‌این زندگی اوردم...ازونطرف دلم واسه خودم میسوزه که دارم اینهمه ظلم رو تحمل میکنم.تو سی سالگی عین پنجاه ساله ها شدم.دعای هر روزم تاوان دادن شوهرمه تو‌همین جوونیش خدا ازش نگذره.هیچ خوب نیس حالم.دارم چرتو پرت مینویسم.خدااااا تورو خداااااا گناه دارم.ارامشم کجاس؟همونو بده خواهش میکنم🥲
خودتو بزن مریضی میگم مثلا یه روز قبل اینکه مهمونی برید بزن زیر گریه یهو بپیچ به خودت بگو دلم درد میک ...

عروسی دختر عمه ام بود 

گفتم بهش که مریضم 

مجبور کرد که باید بریم عروسی حتما

توی عروسی از شدت ناراحتی حالم بد شد یکی از فامیلای دورمون منو برد بیمارستان

بابام وقتی فهمید اومد کتکم زد براینکه عروسی زهر مارش کردم

پدر شما با پدر من فرق داره من حاضرم گدایی کنم ولی دلم خوش باشه در کنار مادرم کسی بهمون آسیب نزنه

اره فرقش اینه پدر من با کمربند میوفتاد ب جونم ساعت ها کتک میزد آخر خودش خسته می‌شد ول میکرد وقتی شبا میخواستم بخابم تموم بدنم درد میکرد 

ولی اصلا نتونستم نفرینش کنم یا چیزی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 16 ساعت پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز