سلام خانوما من و شوهرم هشت ماهه عروسی کردیم شوهرم نظامیه هر کدوم از ی روستا تو شهر نزدیک زندگی میکنیم منم کارمندم شوهرم تا ی پنج شنبه جمعه میشه یا تعطیلی زرتی میره خونه مادرش منم میذاره خونه مادرم بماند من دوست ندارم زیاد برم خونه مادرشوهرم اون روز یه هفته رفته ماموریت بعد ی هفته برگشته نصف شب دوباره صبح منو گذاشته سرکار خودش رفته خونه مادرش و دوباره این منم برگشتم خونه مامانم خونه مامانم خیلی نزدیک ب خونه خودمونه خلاصه بگم فقط روزایی ک سرکاره میاد خونه ادعاشم میشه من خیلی ب زندگیم علاقه دارم ولی روز تعطیل حوصله ام سر میره