2777
2789

من بچم ۸ماهگیش یبار نون برداشته بود از سفره تو گلوش گیر کرده بود نفمیدم‌چجوری از تو حلقش کشیدم بیرون 

داشت خفه میشد😭😭😭

الانم ک اکسیدانو ریخته زمین 

نمیدونم ک خورده یا نه 

دهنش بو نمیداد انگار

و خداروشکر حالش خوبه شیر و غذا خورده 

توکل کردم بخدا 

ولی فک میکنم خیلی مامان بی عرضایم


بیاین ازتجربه هاتون بگین ک بیشتر مواطب بچه هامون باشیم

برا بچه منم دعا کنید لطفا

قربونتون برم‌خداروشکر ک شما دوستای مجلزی هستید

وگرنه خانواده ک غیر سرزنش کردن و توسری زدن و تحقیر 

کاری نمیکنن...

هرچند ک حقمه 

حتی بدتر ازینام حقمه


دختر من 16ماهشه. چندروز پیش استخون برداشت از تو غذا. شانس آوردم دهنش نگاه کردم وگرنه می‌رفت تو گلوش گیر میکرد.

دیگه جونم بگه دخمل خوشگلم خیلی فضوله همش علاقه داره همه چی بکنه دهنش. پارک که ببرمش می‌ره ته سیگار برمیداره عاشق اینه بکنه دهنش😑😑😑همش مواظبشم

۱۴۰۱/۱/۱۰   امروز صدای قلب کوچولوشو شنیدم. بهترین حس دنیا😍 دعا کنین بمونه برام💚 از سقط متنفرم دیگه نمیخام تجربه ش کنم😢 انشالله خدا برای همه ی اونایی که منتظرنی نی هستن معجزه کنه. آمین💋💚💜💙💛۱۴۰۱/۲/۱۷  امروز رفتم سونوی ان تی....گف نی نی م دخمله😍خدایا ازت ممنونم که هوامو داری💄💅👠👗👸💗۱۴۰۱/۲/۲۲ امروز دکتر گف چون توی فامیلتون مشکل ژنتیک دارین حتما برا نی نی ت ازمایش سلفری بده. هزینه ش خیلی زیاده. فقط خداکنه بچه م سالم باشه😢۱۴۰۱/۳/۷هنوز جواب سلفریم نیومده جون به لبم کرده این آزمایشگاه. 😕اگه به لطف خدا سالم باشه میخام به خانواده همسرم بگم که باردارم. 😐۱۴۰۱/۳/۸امروز جواب آزمایش سلفریم اومد. خداروشکر بچه م سالمه😍😍از خوشحالی به مرز سکته رسیدم😜💃۱۴۰۱/۳/۲۸امروز بدترین روز زندگیمه حس میکنم کیسه آبم پاره شده. نصف شب که شوهرم بیاد میرم زایشگاه براچکاپ.....خدایا دخترمو از تو میخام فقط😭😭۱۴۰۱/۳/۲۹خدایاشکرت مشکلی نبودـ ترشحاتم مال کیستی هست که تو تخمدون چپم رشد کردهـ .بچه م سالمه....عاشقتم خدای خوبم😍😍😘😘1401/6/27امروز 32هفته م رفتم واسه وزن نی نی .دکترگف وزنش کمه 1600.شایدم صد گرم کمتر یک هفته هم کمتر از سن بارداریمه😓🥲کیست توی تخمدانمم خیلی بزرگ شده همش آبه خدا کنه نترکه برام شر درست نکنه🥺🥺وضعیت بچه مم بریچ هست فعلا سزارین پیش رومه😑خدایا امروزم دلم گرفته دخترمو مثل همیشه میسپارم به خدت. 💚التماس دعا مامانای مهربون نی نی سایت💚1401/7/21بلخره نی نی من امروز شش روزه شده. با وزن 1900تو هفته سی و پنجم بارداری دنیا اومد.....متاسفانه مسمومیت حاملگی دچار شدم و با فشار20اورژانسی سزارین شدم‌‌....خیلی خیلی ریزه.یک‌کم هم وزن ازدست داده. خدایا کمکم کن دختر نازمو بسلامت بزرگش کنم و این روزای سخت تموم بشه❤️اینم از خاطرات تلخ و شیرین بارداری من.🌷🌷🌷🌷💚وزن یکماهگی2400🧡وزن دوماهگی3600💙وزن چهارماهگی5100♥️وزن شش ماهگی 6200🩵وزن نه ماهگی 7200🩷وزن یکسالگی۸۵۰۰😍😍۱۴۰۲/۷/۱۵اولین تولدت مبارک عشقم🎉🎉🎉🎉وزن 16ماهگی 9500💚وزن۱۸ماهگی ۱۰🩷وزن دوسالگی 11
دختر من 16ماهشه. چندروز پیش استخون برداشت از تو غذا. شانس آوردم دهنش نگاه کردم وگرنه می‌رفت تو گلوش ...

توهم بهت حس بی عرصگیدست میده ؟من‌که هربار چیزی میشه هم‌خودمو میزنم هم‌مخام بمیرم ک بیعرضم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دختر من یه بار باقالی خورده بود اصلا نمیدونم از کجا رو زمین پیدا کرده بود بچم کبود شد سیاه شد چشماش بزرگ شد از حدقه داشت میزد بیرون من که فقط شل شدم نشستم زمین داشتم نگاش میکردم گفتم تمومه دیگه شوهرم انگشت انداخت از حلق بچه کشید بیرون خدا واسه هیچکس نخواد هنوزم یادش میفتم قلبم میاد تو دهنم الان چشمام پر اشک شده

دختر من یه بار باقالی خورده بود اصلا نمیدونم از کجا رو زمین پیدا کرده بود بچم کبود شد سیاه شد چشماش ...

اخ بمیرم برات 

منم بچم داست خفه میشد و تنها بودم

خدا کمکم کرد 

بعدش پریود شدم از شدت ترس

اخ بمیرم برات  منم بچم داست خفه میشد و تنها بودم خدا کمکم کرد  بعدش پریود شدم از شدت تر ...

یه بارم بچه از دستم افتاد نوزاد بود البته رو فرش نشسته بودم یعنی من میگم فقط خدا این بچه‌ها رو برام نگهداشته خیلی سوتی دادم خدا خودش همه بچه‌ها رو حفظ کنه

مهمونی بودم داشتم ظرف میشستم با 4تا بچه بزرگتر از خودش رفته بود تو اتاق توی گوشی بازی بود بازی میکردن

کارم داشت تموم میشد که اومد پیشم گفت ازین قرصا خوردم. دلم هری ریخت. گفتم از کجا اتاقو نشون داد رفتم دیدم کیف کسیو باز کرده قوطی قرصو باز کرده برداشته. انقدر ترسیدم

مادر طرف رو صدا زدم گفتم قرص چیه اینها؟ گفت مال اعصابه 

گفتم به نظرتون خورده گفت فکر نکنم. خیلی ترسیدم بهش شیر دادم بردمش سرویس بالا آورد طفلک انگشت انداختم. دیگه اتفاقی نیفتاد خدارو شکر اونشب

مادر فرزند پذیر💕با مردم زيبا سخن بگوييد تا پاسخ زيبا بشنويد .امیرالمومنین علیه السلام

اخ اخ چ استرسی میگیره ادم

خیلی ترسیدم

همه میگفتن نه نخورده هیچی نیست

ولی من مردم اونشب تا صبح شد و خیالم جمع شد اتفاقی نیفتاد پس نخورده

مادر فرزند پذیر💕با مردم زيبا سخن بگوييد تا پاسخ زيبا بشنويد .امیرالمومنین علیه السلام

توهم بهت حس بی عرصگیدست میده ؟من‌که هربار چیزی میشه هم‌خودمو میزنم هم‌مخام بمیرم ک بیعرضم

شوهرم چند شب پیش رفت بیمارستان میگه یه بچه شیش ماهه اورده بودن داشت خفه میشد انگار بهش برنج داده بودن

درخواست دوستی ممنوع❌وضعیت سایت جوریه که دیگه فکر میکنمم خودمم فیکم هنوز لو نرفتم🥴

توهم بهت حس بی عرصگیدست میده ؟من‌که هربار چیزی میشه هم‌خودمو میزنم هم‌مخام بمیرم ک بیعرضم

بی عرضگی چیه خواهر همه ی بچه ها کنجکاون اصن اگه کنجکاو نباشن به سلامتیشون باید شک کرد مادر باید بیشتر حواسش باشه هرچند که هر چی حواست باشه آخر یه کاری میکنه،پاراسال یه بچه آوردن بیمارستان لوله بازکن قوی خورده بود تمام دستگاه گوارشش رو نابود کرده بود با شلنگ بهش غذا و آب میدادن اون روز چندمین عملش بود دیگه نمیدونم خوب شد یانه😔

پدر و مادر چراغ خونن،،خدایا چراغ هیچ خونه ای رو خاموش نکن...الهی آمین🤲
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792