اسی خانم یه خبر بده. برگشت؟
سلام عزیزدلم مرسی فداتشم تو خوبی ؟
دیشب اومد آخر شب پیشم درست محلش نزاشتم کلی حرف بهش زدم گفت می‌دونم که حق با توعه واینا بعدش گفتم مادرت اینجور گفته گفت الان میرم ازخواب بیدارش میکنم گفتم نه خیر از الان تا فردا کاری نمیکنی فرداشب منو می‌بری در حضور مادرت میگی خودم بهش گفتم بره بیرون از این به بعدم میزارم بره کسی دخالت بیجا نمیکنه باهاش رفتم بنظرت واکنشم در برابر حرفای مادرش چی باشه یهو نگه نگفتم
نه نمیتونه بگه نگفتم تو رو در رو میشی چشم تو چشم ....ولی عزیزم بهتر بود اصلا راجب مادرش حرف نمیزدی تو الان مشکلت شوهرته باید محکم پای حرفات وا میستادی ناراحت نشو احساس میکنم شوهرت آخر شب اومده فقط میل جنسی شو تخلیه کنه و تو باز هم وا دادی شما خودت گفتی شوهرت میگه تو ساده ای زود گول میخوری و زود گول خوردی شما
نه کاری که نکرد ما اصلا هیچ شبی کنار هم نبودیم که بخوابیم...آخر شب رسید شهرمون اومد در خونمون تو ماشین باهاش حرفامو زدم بعدم گفتم تو پشتم نیستی هوامو نداری مامانت اینجور گفته من دلم به چی خوش باشه وقتی در اومده بهم میگه عروسی کردیم هم من نمیزارم جایی بری اینو مادر شوهرم گفت خیلی سختم شده بود که به همسرم گفتم
سیاست یعنی کاری کنی تمام اعضای خانواده شوهرت دوستت داشته باشند و شما خودت ازپس مشکلات خودت بر بیای نه شوهرت رو بندازی جلو میتونی به مادرش بگی مادر جون چرا شما اون روز به من گفتی حق ندارم بیرون برم .....جلو شوهرت بهش بگو بزار شوهرت هم ببینه بفهمه و اگر مادر باز حرف های بد تکرار کرد بگو برای پسرت منو خواستی یا خودت....به شوهرت اشاره کن بگو این آقا شوهرمه و فقط اینه که حق داره بگه کجا برم یا نرم
شما باید کار ما کنیدبه دروغ ببینید واکنش همسرتون چیه تا یاد بگیرید مثلاً امروز تماس میگیرید میگید من دارم با دوتا از دوستام مامانشون میریم پارک آخر شب برمیگردیم ببینید واکنششون چیه آیا این مرد فقط به فکر عشق و حال خودشه با شما ...اگر گفت حق نداری بگو یادم نمیاد تو زنگ زدی گفته باشم حق نداری یا گفتم نرو به من اصلا اهمیت دادی من اجازه نگرفتم فقط گفتم دارم میرم
ممنون عزیزم همین کارو میکنم میگم به مادرش چیزی نگه میرم خونشون این حرفاتو میزنم بهش
اگه حرفی هم زد به همسرم میگم اون جواب بده
ببین همسرم با مادرش رابطه خوبی نداره منو خونشون نمیبره شاید دوماهی یه بار در حد یکی دو ساعت بعد اون روز مادرش فکر میکرد که از قصد نمیرم نمیدونه بچش منو نمیبره گفتم همسرم وقت ندارم ماشین نداشنه منم بیاره گفت اینا بهونه درستی نیست می‌تونستی با اسنپ بیای😐
عزیزم بله همه احساس میکنن شما دوستشون نداری همسرت از خداشه کسی دوستت نداشته باشه که اگر هم دعوایی رخ داد بینتون خانوادش طرفش باشن منم همسرم میگه نرو اما وظیفه دارم هفته یک بار بهشون سر بزنم وقتی کنار بکشی دیگه حسابت نمیکنن
می‌دونی همه حرفش چیه؟میگه که خودت رانندگی یاد بگیر برو خوشم نمیاد سوار اسنپ بشی هرکسی یه جور نگا کنه بعد دوستای منم متاهل هستم و مجردا هم اهل دوست پسر نیستن...من گاهی اوقات بهش میگم فلان جمع تو نرو چون می‌شناسم اون جمع آدم درستی ندارع ممکنه به زندگیمون لطمه وارد شه جایی که بدونم اوکی هست حرفی ندارم که بره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
