من دو سال پیش جایی کار میکردم که مردم فقیر داشت ، یه فقیری همش میومد محل کارم و درخواست کمک مالی میکرد ، اون زمان درآمدم ۱۵ م بود ، بهش میگفتم من ماهی ۴۰۰ میتونم بهت بدم ، اما وسط ماه که میشد دوباره میومد میگفت پول روغن ندارم پول برنج ندارم ، سر وضعش خوب نبود ، سه تا بچه داشت ، که یکیشم کمی معلولیت داشت ، من قاطع میگفتم نمیشه ، بیشتر نمیتونم
همون ۴۰۰ هم دو باری میومد بعد میزدم به حسابش
خدا منو ببخشه ، الان وضع مالیم بد شده، نتونستم کارم رو ادامه بدم ، همش قیافه اون بنده خدا میاد جلو چشمم